تاریخ امروز:

نظرات نشر شده

تاریخ

2024-07-07T22:00:00Z

اسم

الله محمد

محل سکونت

آلمان

تبصره

​ جناب محترم مومند صاحب گرامی و عزیز!

 با عرض سلام و احترام به شما محترم و آرزوی سلامتی شما از بارگاه ایزد متعال.

 تبصره اخیر شما از مطالعه بنده گذشت که انرا واقعبینانه و مستدلل دانسته، لازم دانستم تبصره ذیل را بنمایم.

 بلی، بنده از شروع نوشتن در این جا، انهم به تشویق خاص مرحوم نوری صاحب به نویسندگی که انزمان این صحفه وجود نداشت و در صحفه دیگر مشغول بودند،  برای  نوشتن افکار و نظریات خود  اسم خاص نویسندگی برایم انتخاب نمودم که به اساس مقالات ژورنالست محترم هروی صاحب   و دیگر دوستان یک موضوع جهانی بوده ،  که در همه جا مروج است. بنده در تمام تبصره های خود و بحث با دوستان  بر خورد اخلاقی را به فرموده شما به تمام معنی در نظر گرفته ام و به اساس نوشته طرف مخاطبم جواب نوشته ام ، که همه ان وجود دارد که در این ارتباط نوشته شما محترم   صدق دارد.

 اینکه دوست محترمی می نویسند که:" متوجه باشید که ادعا و نوشته های تکراری و مبالغه آمیز تان که در آن قلم فرسائی خود را به اثبات می رسانید و مورد تائید افرادی مانند شماست، به دقت موشکافی میشود."  بنده نمی خواستم در این ارتباط چیزی بنویسم، اما بعد از تبصره اخیر شما لازم دانستم در زمینه اظهار بدارم که هر فرد از جهات مختلف، منحصر به خود بوده و در صورتیکه منطق معقول و قبول شده در  مقالات و تبصره ها ی دیگران وجود داشته باشد ،   طرف تایید بنده و یا دیگران قرار می گیرد که  حق مسلم هر  فرد آزاد و مستقل می باشد.     استعمال کلمه" افرادی مانند شما" را کاملاٌ نا درست میدانم، زیرا انچه در نوشته های شما محترم"مومند صاحب"  درست و منطقی باشد، در صورت که خواننده خواسته باشد، می تواند انرا تایید نماید. استعمال کلمه "افرادی مانند شماست،" می تواند هم  این معنی  را بدهد که "افرادی" که استدلال درست می نمایند .

تا جاییکه بنده و مطمین هستم که دیگر خواننده گان هم متوجه نوشته های مومند صاحب شده باشند، اولتر از همه همان قسمت نوشته طرف مخاطب خود را در مقالات و یا هم تبصره های خود نوشته، بعد از آن بالای ان تبصره خود را می نماید. خداوند واحد و شاهد است که بدون اینکه با نامبرده کدام شناخت داشته باشم مانند همه در اینجا ، دقیق منطق وی را مطالعه نموده و متوجه می گردم که نامبرده در بسیاری موارد درست استدلال می نمایند اما هیچگاه هم انرا اینجا مخصوصاٌ در این اواخر  نه نوشته ام که چنین و یا چنان، زیرا ضرورت انرا ندیده ام و نمی بینم. و از جانب دیگر نمی خواهم باعث رنجش مخاطب وی گردم. می گویند مرغ در پای خود اویزان است و گلنگ هم در پای خود. 

اینکه دوست محترمی وی را متهم به این می کند که گویا مرحوم داود خان را دعو و دشنام داده باشد، بنده در نوشته های وی همچو چیزی را نخوانده ام، بلکه وی کسانی  را دعو و دشنام داده است که این انسان با قلب پاک از نگاه انسانی را که بالای شان اعتماد نمود و نه تنها وی را بلکه تمام کشور و خود را با اعمال سیاسی شان زیر زبر نمودند. زمانی دوست محترمی ادعا کدام نقض را در نوشته کدام دوست دیگر می نماید باید همان قسمت را اقتباص نموده برای خواننده واضع بسازد تا معلوم گردد که چنین است و یا خیر،  قبل از اینکه از تف استفاده صورت گیرد.

هرگاه استدلال دوست محترم ما درست باشد که مومند صاحب زمانی مرحوم شاه را خوب نمی دانست و مرحوم داود خان که آمد وی را خوب می گفت و وی که رفت دیگران را خوب می گفت و غیره ، می توان از چنین تغیر فکر وی چنین هم استنباط نمود که وی یکی پشت دیگر متوجه اشتباه فکری خود نظر به عمکرد و انکشاف اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور گردیده است. تا جاییکه دوستان نوشته اند و هرگاه چنین باشد، معلوم می گردد که این انسان در قدم اول خوش باور است و زمانی متوجه می گردد تغیر فکر می دهد که همچو چیزی به نظر بنده غیر معمول و جرم  نیست. بنده در همین جا دوستان که می نویسند اشخاص را متوجه شده ام که کنون تغیر فکر داده اند تا مگر اوضاع کشور بهتر گردد و کاری درست هم است.   زمانی مجاهیدن  بر علیه  شوروی سابق می جنگید ، اما امروز بر خورد دیگر داریم.  باید همیشه راه   معقولتر را نظر به انکشاف اوضاع قبول نمود. زندگی و جهان در اصل در تغیر است و هیچ چیزی ثابت نیست.

برای شخص بنده از زمانی که نوشته های محترم مومند صاحب را  مطالعه می نمایم مانند دیگر نویسندگان مثل آقای کاظم و جهانی صاحب و خانم موسی نظام و غیره  از آن اموخته ام و می اموزم و تا کنون چندین بار که با نوشته های  مومند صاحب موافق نبوده ام برایش انرا خاطر نشان نموده ام که منطق بنده طرف قبول وی قرار گرفته بدون اینکه جر و بحث اضافی نمایند.

به نظر بنده محترم مومند صاحب کوشش نمایند که در آینده  از استعمال کلمات مانند افرازات معده و غیره در صورت امکان و در صورتیکه تحریک نگردند،  صرف نظر نموده و فقره وار نوشته های طرف مخاطب خود را نوشته و منطق انرا یا رد و یا قبول نمایند تا در اینده همچو مشکلات آهسته آهسته کم گردد. مسلم است که نباید دوستان گرامی و عزیز دیگر هم باعث تحریک وی گردیده بلکه هر انجایی که درست نبود انرا برای خواننده و وی مشخص ساخته به بحث ادامه دهند. فرامش نکنیم که همه ما از پا و غیره جاهای بدن  تا سر و ریش سفید شده ایم و نزدیک به آن چقوری ابدی هستیم. اصل هستی و  خلقت به محبت بناه شده. باید از این اصل استفاده اعظمی را نموده بتوانیم با این فرهنگ که برای ما به میراث رسیده است. 

ما باید انرژی بسیار قیمت بهای فکری خود را غرض آبادی یک چیزی به مصرف برسانیم نه تخریب چیزی یعنی منطق بگوییم و منطق بشنویم  و از بین آن در نهایت با یک مصالحه یعنی "کومپرومس"  بحث را خاتمه دهیم  نه اینکه توصل به  کلمات غیر اخلاقی  نمودن بالای همدیگر ،   که نهایت کار نا هنجار می باشد. هر انسان بنده خداوند "ج" است، اینکه افکار وی به نورمهای سیاسی و اجتماعی با دیگران هم اهنگ است و    یا خیر موضوع جداگانه است  و بایست احترمانه با هم بر خورد داشته باشیم غرض احترام به خالق ما و خالق هستی که این هم به ما سهولت روحی و معنوی خلق می نماید و هم به طرف مقابل ما. زندگی هنر بسیار مغلق است و لذت ان هم در همین مغلقیت ان است که درک شده و انرا وسیله زندگی ساده برای خود سازیم. 

از دوستان نهایت گرامی خواهشمندم تا این نوشته بنده را طرفداری از مومند صاحب تلقی نه نموده، بلکه طرفداری از یک فضای دوستانه بحث تلقی نمایند.   

مپرس از طپشهای نبض دلم

که پرواز محوست و من بسملم

بیدل

کشور

http://www.arianafghanistan.com/FotoGallary/CountryIcons/DE.png
ساخته شده در 08.07.2024 12:33 توسط  
آخرین اصلاح در 08.07.2024 18:47 توسط 1073741823