محترم جهانی عزیز,
بلی مضمون شما را دوباره بازخوانی نموده و با شما هم نظرم. از نظر کسانی که مغزشان انداکترین - تلقین و مشروط سازی - نشده باشد همان طوری که شما ا شاره کردید, پوشیده نیست که نقل و قول ها و اتفاقات که که پس از گذشت چندین قرن از واقعه اصلی نوشته می شود, خاه مخواه حتی مطابق میل و منافع تغیر می نماید. من چنین تغیرات را در ارتباط به تبصره ".....مسلمانان اعتقاد دارند که حضرت اسماعیل بوده و یهودیان اعتقاد دارد حضرت اسحق. عیسی به دین خود موسی به دین خود. فهمیده نمی شود که چی در اینجا به اثبات می رسد...... " محترم الله محمد, ان هم فقط از بعد اقتصادی در ظرفیت گنجایش یک تبصره کوتاه ارتباط دادم.
از منظر اقتصادی همان سلسله تا هم اکنون ادامه داشته, تراکم اقتصادی چندین ترلیون دالری - از الان ماسک و جف بیزوس هنوز در رده ها پایین بلیون دالر می باشد - در محور انها که در مرکزیت یهودیت و اسلام قرار دارند انبار گردیده است. الیت عیسویان تراکم چنین نوع از سرمایه را بعد از موفقیت انقلاب رنسانس که قدرت قانون را جایگزین قدرت کلیسا ساخت, از دست دادند
مثال چنان داد و گرفت اجتماعی را میتوان در افغانستان به چشم سردید. یک اقلیت غیر بومی که تعداد شان در الگورتم نفوس نمی گنجد همیشه در صدر غذایی پرستیژ اجتماعی تا حدی قرار دارند که تقریبا نیمی از منورین و مشاهیر افغانستان را انها تولید می نمایند. در منطقه ما وقتی خورد سال بودیم ده - یک وقت رسد حاصل خرمن ها را شخصیت مقدس شده از قلعه جواد کابل تصاحب و ملاها مسجد رامطابق میل, ایشان نصب و نزل مینمود.
شخصی در زمانش حطاب به محترم بل کلنتن که ریس جمهور بود گفت که" It is the economy stupid " که نهایت منطقی بحر را در کوزه گنجانیدن است!