سلامها و احتراماتم را خدمت خواننده گان ويبسايت "آريانا افغانستان آنلاين" تقديم ميکنم!
جناب محترم آريا صاحب! در يکى از تبصره هاى تان خطاب به محترم وحيد، شما ادعا کرديد که در درى و فارسى کلمات "ستراتيژى، ستندرد، سکى، و غيره" با حرف "الف در شروع آنها نوشته ميشوند. اما وقتى در جواب تان گفته شد که اگر شما به سابقۀ املاى زبان درى (نه فارسى) توجه کنيد، اين کلمات هميشه بدون الف نوشته شده اند و دليلش هم شايد اين بوده باشد که اين کلمات در زبان مرجع (يعنى از زبانى که گرفته شده اند) در شروع خود صوتى را که در زبان فارسى با "الف" نشان داده ميشود، ندارند. اگر شما تلفظ اين کلمات خارجى را در قاموسهاى الکترونيکى ببينيد، شما خواهيد ديد که هيچ يک از اين کلمات در شروع خود صدايى را که در فارسى با الف نشان داده ميشود، ندارند. يعنى در درى ما اين کلمات را همانگونه که در زبان مرجع تلفظ ميشوند، مينويسيم. فکر ميکنم اين ميتواند مزيت املاى زبان درى باشد که نوشتن کلمات خارجى را همان طورى که در اصل تلفظ ميشوند، مدنظر ميگيرد. گذشته از کلمات خارجى، من مثالهايى از پشتو هم آوردم که کلمات مشابه بدون "الف" نوشته ميشوند.
شما نوشتن اين کلمات را مطابق به تلفظ فارسى آنها تجويز ميکنيد. فکر نميکنم که اين برترى صورت نوشتارى فارسى را در مقابل املاى درى ثابت بسازد. شايد عکس آن درست باشد. اما چون درى و فارسى هر يک داراى اصول متفاوت نوشتارى اند، لازم نيست روى اين موضوع بپيچيم که کدام يک بهتر است. هر زبان داراى اصول نوشتارى خودش است، بهتر است يکى را بر ديگرى تحميل نکنيم.
در جوابيۀ تان عنوانى من، شما هم چنان ياد آور شده ايد که "حمایت از یک رسم الخط مشترک و منطقی، به کاهش سردرگمی کمک می کند." من شخصاً رسيدن به چنين هدفى را غير عملى و به دور از امکان ميدانم، اما شايد گفتۀ تان درست باشد. ولى "رسم الخط مشترک" را نميتوان با نادرست پنداشتن شيوۀ املايى زبان مقابل ايجاد کرد. از يک سو خواهان ايجاد رسم الخط مشترک استيد، از سويى املاى مروج در افغانستان را بدون ارائۀ کدام دليل علمى يا منطقى رد ميکنيد. من انصافى در اين گونه روش نميبينم.
نکتۀ ديگر اين که، قبلاً نوشتم که تفاوت املايى ميان درى و فارسى در نوشتن کلماتى مانند، "امپرياليزم، تروريزم و غيره" برميگردد به اين که اين کلمات از کدام زبان وارد درى و فارسى شده اند. از تبصرۀ تان من چنين استنباط کردم که گويا من ادعا دارم تمام کلمات دخيل در درى از انگليسى وارد شده اند. من چنين ادعايى ندارم. من صرف کلمات "امپرياليزم، تروريز، فاشيزم و ديگر کلماتى از اين قبيل را ياد آورشدم که از انگليسى وارد درى شده اند. البته کلمات زيادى هم در درى موجود اند که از فرانسوى گرفته شده اند، مانند آنهايى که شما ذکر کرده ايد. کلمات "امپرياليست" و "سوسياليست" را به خاطرى با "س" مينيويسيم که پسوند "ist" به آخر کلمات "امپريال" و "سوسيال" اضافه شده است. برخلاف پسوند "ism"، که حرف وسط آن در انگليسى چون "ز" تلفظ ميشود، در پسوند "ist" حرف وسط آن چون "س" تلفظ ميشود. بناءً، صورت نوشتارى آنها (مطابق به تلفظ آنها در انگليسى) "امپرياليست" و "سوسياليست" است، نه امپرياليزت" و "سوسياليزت". شايد من اشتباه کنم، اما به نظر من، شما فکر ميکنيد که در يک زبان يک حرف صرف براى يک صوت به کار ميرود. نه، چنين نيست. يک حرف ميتواند يک يا بيشتر از يک صوت را نشان بدهد. همين حرف "s" در انگليسى براى نشان دادن چهار صوت جداگانه به کار ميرود: "س، ز، ش، ژ"، مانند اين کلمات:
س = "books" (کتابها)
ز= "bags" (خريطه ها)
ش = "sure" (مطمئن)
ژ = "measure" (اندازه).
با احترام
جان محمد