جناب محترم جان محمد،
به نظرم گفتنیها همه دیگر گفته شدند و طوری که قبلاً نیز عرض کرده بودم، بازهم میگویم: « یک رسمالخط مشترک و منطقی (برای نوشتن واژههای فرنگی به زبان خودی) به کاهش سردرگمی کمک میکند.» اما اینکه جناب شما میگوئید، رسیدن به چنین هدفی غیر عملی و دور از امکان است، این حرف و استنتاج شماست که لازم بود دلایلی را نیز ضمیمه آن میساختید.
به علاوه، باید بگویم که برخلاف مدعیات جناب در کامنت من، چیزی به عنوان اینکه «شیوه املایی زبان دری در مقایسه با فارسی را نادرست گفته باشم، وجود ندارد.» همه آنانی که آن کامنت را خوانده اند، به درستی میدانند که در آن چه گفته شده است. بنابراین، وقتی اظهارات من را به زعم خود، یا به دلایلی که احتمالاً نزد خودتان اهمیت دارد، قلب ماهیت میدهید و میگوئید «از یک سو خواهان ایجاد رسم الخط مشترک هستید، از سوی دیگر املاى مروج در افغانستان را بدون ارائه کدام دلیل علمی یا منطقی رد میکنید... »، باید بگویم که این اتهام نارواست. زیرا تاکنون هر چه گفته و نوشته شده است، همه بر محور چگونگی نوشتن «کلمات فرنگی» در زبان ما میچرخیدند، نه شیوه املای مروج در افغانستان (که شما برای آن از رساله «روش املای زبان دری پذیرفته شده توسط اتحادیه نویسندگان ج.د.خ بهره میبرید). این خود نشان میدهد که جناب شما در اظهار نقل قولها امانتداری را نمی پسندید
به هر حال، همان طور که قبلاً گفته شد، من هیچ اختلاف یا عدم تشابه بین اظهارات و مواضع جناب شما و «وحید از تورخم» نمیبینم. بنابراین، به این بحث بیثمر را در همین جا پایان می دهم.
با احترام