تاریخ امروز:

 نظرات نشر شده

تاریخ

2025-11-01T23:00:00Z

اسم

الله محمد

محل سکونت

آلمان

تبصره

​آقای عثمان ناصری ، 

با عرض سلام. 
1-"تعجب‌آور است"

تعجب آور نیست، که هزاران کشتی در یک بحر جای می گیرد، تعجب آور اینست که در یک کشتی هزاران بحر جای می گیرد. یعنی کشتی فکر و معرفت و اگاهی.

2-"که شما چگونه به خود جرأت می‌دهید"

بنده به خود جرات نمی دهم، بلکه حق و منطق به خود جرات می دهد. 

3-"درباره شخصیتی چون علامه عبدالحی حبیبی اظهار نظر نادرست کنید،"

بنده در باره شخصیت وی اظهار نظر نه نموده ام، بلکه در باره نوشته وی،  که در باره شخصیت دیگران اظهار نظر نموده است،  تبصره نموده ام.  

4-"در حالی‌که شاید حتی از شاگردان درجه آخر‌ او نیز به حساب نمی روید."

یعنی شاگرد وی نبوده ام، فلهذا اجازه اظهار نظر دارم ، زیرا شاگرد خداوند پاک و منزه هستم.  

5-"علامه حبیبی بیش از ۱۱۵ عنوان کتاب و صدها مقاله علمی از خود به‌جا گذاشته است"

این موضوع ارتباط به انچه در نوشته وی خوانده ام ندارد. بنده بالای همان یک کتاب و یا مقاله وی اظهار نظر نموده نه 115 کتاب و مقالات دیگر وی.  احتمال دارد که 114 دانه دیگر آن در موضوعات دیگر چنین نباشد.  

6-"که امروز به‌عنوان گنجینه‌ای ارزشمند برای پژوهشگران تاریخ و ادبیات افغانستان شناخته می‌شود. "

اگر همان نوشته که بنده خوانده ام گنجینه ارزشمند  "تاریخی" است، افسوس به حال پژوهشگران که بالای دیوار کج بنا می نمایند. 

7-"میراث علمی او ترکیبی از خدمات درخشان و مباحث علمی مهم است "

حرف شما را قبول دارم ، حتما چیزی های خوبی نوشته اند، اما بنده تا کنون به یکی از این میراث علمی مواجه شده ام و این حق مسلم بنده بوده،  که در موضوع با معلومات که داشتم اظهار نظر نمایم. از مرحومی نباید بت ساخت. 

8-"که هنوز هم محل تحقیق و گفت‌وگو می‌باشد."

بنده هم به فرموده شما بالای ان "گفت" خود را به اساس معلومات وسیع در تاریخ جهان و تاریخ کشور در ارتباط منطق و منطق درست، اظهار داشته ام.    

9-"بی‌احترامی به چنین شخصیت‌ها  نه‌ تنها نشان بی‌اطلاعی، بلکه نوعی گستاخی آشکار است."

  بنده بی احترامی وی را در برابر تاریخ کشور بر جسته ساخته ام.  اطلاحات کافی در باره شخصیت خود در نوشته خود باقی گذاشته است. با نوشته های دیگر وی اشنا نیستم، فلهذا به همه آن احترام در عالم نا شناسی باید داشته باشم.  باید موضوعات را از هم تفکیک نموده بتوانیم.

اینکه می نویسید یک نوع "گستاخی" است درست نیست، زیرا به همان شدت که وی بالای دیگران تاخته و گستاخی نموده است،  بنده خواسته ام انرا بر جسته نمایم. 

یعنی نوشته خود را برای خواننده نوشته است و بنده به حیث خواننده با نقاط که موافقت نداشته ام ، روان  آن نقاط را باز نموده ام،  که   به ضم دیگران گستاخی تلقی می گردد،  اما هر گز  چنین هدفی نداشته ام و برایم این شخص انقدر مهم هم نبوده  تا بت شکنی نمایم.    بت خودش خود را شکستانده.

به باد رفتم و بر طبع کس نخورد غبارم

دگر چه سحر کند خاک بی عصا که نریزد

کشور

/FotoGallary/CountryIcons/DE.png
ساخته شده در 02.11.2025 05:42 توسط  
آخرین اصلاح در 02.11.2025 09:08 توسط 1073741823