مبصر چیره دست، دانا و توانا شاغلی محترم حسیب الله خان!
بعد از عرض سلام مسنونه و ابراز مراب تمنیات نیک
این قلم همواره از نظریات بهی خواهانه و تبصره های عالمانه و فاضلانۀ جناب تان که مبین علم و دانش و معرفت چند بعدی و تسلط مسلکی تان بر پارۀ از مسائل مطروحه در و یب سایت های افغان جرمن و آریاناست، نه تنها کسب تنور نموده بلکه از مطالعۀ نظریات تان احساس تلذذ مینمایم.
برخلاف جناب شما عدۀ کثیری از ذوات لایشعر و لایعقل، مانند تفنگ های چقمقی دهن پُر، با باروت فشانی در لفافه و تحت نام تبصره، تنها روی خود را سیاه مسازند که به جز جفنگ و فروهل کردن نفخ شکم، نمیتوان نام و خطابی بر آن گذاشت، لذا و جیزۀ معروف و پُر مغز در حق شان صادق و باید رهنمای صادقی برایشان باشد:
یا سخن دانسته گوی ای مرد نادان یا خموش
در کنار همچو ذوات لایعقل و لایشعر و کاملاً بی وقوف و بیسواد و بی بهره از آداب متعارف، خیره سران ابو جهل مشربی نیز وجود دارد، یک عده از این ابوجهلان خیره سر ، مانند اطفال بی ادب لجوج با جناب شما به اصطلاح دست به یخن شده اند، که دلالت به تحجر فکری و بی فرهنگی شان مینماید.
شاغلی محترم حسیب الله خان
جناب شما با تبصرۀ منصفانه و عادلانه و خرد مندانۀ تان به ارتباط مضمونم در مورد علامه صاحب حبیبی مفتخرم ساختید، امیدوارم سایر هم وطنان تلقی و برداشت مماثلی از آن مضمونم داشته باشند.
با عرض حرمت
پر مخ مو د دنیا او مافیها گلونه