سیدعبدالله کاظم
"....این حق را دارم که در مورد اصالت نسبی خود به استناد شجره خانوادگی که اصل آن 5 قرن قبل یعنی چندی پیشتر از ورد بابر شاه به کابل نوشته شده و به دلیل فرسودگی در عصر امیر شیرعلی خان لازم برآن گردید تا این شجره از روی اصل باز نویسی شود و ازطرف یک تعداد بزرگان آنوقت اینکه "نقل مطابق اصل" است با مهر و امضاء تصدیق گردد....چون این سند تاریخی از حسن تصادف به سلسله حالا به من رسیده است، میخواهم آنرا به حیث یک سند تاریخی به نشر برسانم ...شخص خودم خواهان هیچ نوع امتیاز از اینطریق نبوده و نیستم و اما کلمه "سید" که از روز تولد شامل در نامم بوده تا وقت مرگ و حتی بعد ازآن جزء نامم باقی خواهد ماند....ان شاءالله بزودی به نشر این سند تاریخی اقدام خواهم کرد و در نظر دارم اصل این سند را به مقصد محافظت به آرشیف ملی افغانستان بسپارم تا بنام خانواده ما در زمرۀ دیگر اسناد تاریخی کشور حفظ گردد..... لطفاً تا نشر این رساله مباحثه روی این موضوع را به تعویق اندازید. "محترم سید داکتر عبدالله کاظم, ادعا داشتن و پخش سند 5 قرنه که گویا اصلیت ذاتی او را برملا میسازد وعده, ولی گپ گم شد. محترم اغا صاحب, عوض چنین لاف و بافت ها برنجی در همسایه داری خود با یک تست ساده DNA خدمتی را به مردم صاف و ستمدیده افغانستان انجام دهد. کمپنی میتواند در حدود 100 جین مختص هر شخص را از 100000 جین جدا, به اجداد شان پیوست دهد. تکرارا باید یاد اوری نمود که ادعا برتری- ذاتی, امتیازات-ذاتی را تضمین و در افغانستان عده انگشت شمار از انها همیشه و در هر زمان ملیون ها بومی را به شمول پشتون, تاجک, هزاره, ازبک و عرب مسحور, مخمور و محسور میسازند. مردم مطیع در فکتور مسحوریت و مخموریت, در حرکت به جلو مشکل دارند. چنین مفهوم نهادینه شده عمدتا سیاسی/استخباراتی, یک اقلیت را که شمارش انها را در الگورتم نفوس نمیتوان شمرد, همیشه در سطح بالا غذایی, قومی و اموزشی افغانستان قرار میدهد. رهبری و رشد هر کشور را روشنفکران عهده دار, ولی در افغانستان روشنفکران که ادعاگران مالکیت دایمی تایتل ها امتیازی بی ثبوت اند, برتری ذاتی را از نسل به نسل نهادینه میسازند. فرق از کجا تا کجا که راز عقب ماندگی افغانستان در ان گنجانیده شده است!
