تاریخ امروز:

نظرات نشر شده

اجازه ها را اداره نماییداجازه ها را اداره نمایید

تاریخ

2023-12-24T23:00:00Z

اسم

الله محمد

محل سکونت

آلمان

تبصره

جناب محترم مومند صاحب عزیز و گرامی!

با عرض سلام های گرم و قلبی خود به شما محترم تبصره اخیر تان طرف توجه بنده گرفت: 

1-"افغان ها اتفاق نموده اند که اتفاق نکنند!"

هر گاه سید جمال الدین افغانی   چنین فرموده باشند، درست نفرموده اند و   از جمله شان خشم می بارد. نه تنها این،  بلکه چنین جمله باعث بی اتفاقی زیاتر در جامعه گردیده و جامعه را  به چیزی نا درستی متقاعد می سازد. ضمنا تناقص   در خود جمله نهفته است و ان اینکه زمانی "افغانها با هم اتفاق نموده اند" خود ش نمایندگی از اینرا می کند که افغانها با هم اتفاق در یک موضوع خاص نموده می توانند و همزمان همین اتفاق بالای این است که با هم اتفاق نه نمایند . یعنی در جمله هم اتفاق وجود دارد و هم بی اتفاقی یعنی چنانچه می  اظهار گردیده   یک تعداد افراد  اتفاق نظر در یک موضوع  به دلایل خاص خود دارند و تعداد دیگری ندارند و یا نظر به تفاوت فهم عمومی یک تعداد متفق و یک تعداد متفرق می گردند که کاملاٌ حالت طبعی انسانی را نشان می دهد و در تمام جوامع همچو پدیده ها  نمایان شده  می تواند ، چنانچه شما هم ذکر می نمایید که:"    نص قرآنی مشعر است بر اینکه: "انسان ها با تفاوت خلق شده اند." یعنی یک نفر که والدین وی غذای خوب می خورد جنین و طفل یک شکل  انکشاف می کند و یک نفر که غذای خوب نمی خورد طور دیگر، یعنی شرایط طبعی و اجتماعی تاثیر بالای انکشاف فکری می تواند داشته باشد. و یا حتی این امکان هم وجود دارد که با غذای خوب جنین خراب انکشاف نماید و با غذای به ضم خوب خوران  خراب خوب، یعنی خود خوب و خراب هم می تواند تحت سوال قرار بگیرد زیرا این مانند پمپر موتر نیست که انسان انرا دیده بتواند. 

 2-یکی دو سال قبل عین جملۀ علامه صاحب افغانی را در یک نوشتۀ خود تضمین نمودم که مورد انتقاد شدید یکی از نویسندگان محترم این ویب سایت قرار گرفت."

بنده فکر نمی کنم این جمله را علامه صاحب گفته باشند و اگر هم گفته باشند در حالت خشم گفته اند زیرا اشخاصی بوده اند که هم نظر با ایشان نبوده اند در غیر ان  پس معلوم است که خودش هم در جمله چنین افغانها شامل است و یا اینکه خود را استثنا خواسته تلقی نماید یعنی بدون اینکه بداند خودش را مات نموده است. یعنی علامه صاحب  اتفاق نموده است که اتفاق نه نماید یعنی دیگران را بنام افغان خواسته انتقاد نماید، زیرا حد فکری و درک درست از حالت خاص پیدا نموده نتوانسته.  

3-"با کمال تأسف و تأثر باید عرض کنم که موردی، چه در کلیات و چه در فروعات وجود نخواهد داشت که نویسندگان، دانشمندان، مورخین و محقیقین ما، در عال ترین سطح دانش و تحصیلات عالی به سویۀ دکتورا، کاندید اکادمسین و حتی اکادمیسین و پوهاند و څیړاند، بدان موافقت داشته باشند؟"

به نظر بنده اینرا باید به فال نیک گرفت زیرا طرف  "الف" که فکر می کند با "ب" موافق نیست باید دلیل و دلایلی خود را ارایه بدارد و داخل بحث گردند تا موضوع صاف گردد یعنی دیالوک صورت بگیرد و تحصیلات عالی به نظر بنده هیچگاه دلیل معرفت و دانش انسان شده نمی تواند، اینکه دوستان نظر به دلایل خاص قادر به بحث نیستند و از وسایل دیگری استفاده می نمایند ناشی از نادانی است و نادانی هم چیزی بدی نیست، اگر بد می بود وجود نمی داشت و اگر بد می بود ادیان وجود نمی داشت، زیرا به وجود آورنده ادیان نادانی بوده است.  

4-"آیا دانشمندان بزرگوار، موردی را نشان داده میتواند، که وجیزۀ علامه صاحب افغانی را به بطلان بکشد؟"

لازم به بطلان کشیدن ندارد  ندارد اصلاٌ بطلان گفته شده است. 

5-"آیا ممکن است در موضوعاتی که حد اقل ظاهراً و از طرف یک عده، واقع بینانه و یا علمی، تلقی میگردد، از نیش انتقاد تخریش کننده اجتناب ورزیم؟"

چرا اجتناب ورزید، باید گذاشت که نیش زد و نیشش را برید. 

6-"این قلم با همچو انتقاد ها نه، بلکه دشنام ها و اهانت ها و اتهامات، معافیت حاصل نموده ام، ولی ذواتی هم وجود دارد، که برخلاف این قلم، روحاً و معناً سخت متأذی و متأثر میگردند."

این ذوات وظیفه دارند تا متاثر نگردند و در مقابل استدلال خود را ارایه بدارند و اینکه از دیگران مدد و یا نظر بخواهند تا سیاه و سفید معلوم گردد تا به کی بودنه جنگی کنیم. 

 7-"به همین منوال گفته اند که بیندیش، بینداز"

بلی درست فرموده اید و اگر بدون اندیشه اندازند نیش می خورند، انکس که نیش می زند برای همین نیش دار ساخته شده یعنی دانای نادان و این در تمام دنیا وجود دارد. نگاه کنید در شرق میانه که برای انسانیت و بشریت خجالت است که خود را بشر خطاب نماید. 

8-"ولی به هر صورت: ان الله مع الصابرین"

این جمله نجات دهنده بنده در بسا موارد بوده است و خواهد بود.    کتب دینی پر است از فلسفه های علمی و روانشناسی سیاسی و اجتماعی منتها زبان شان را و زمان شان را باید درست ذرک و دانست. تمام کتب اسمانی و زمینی   جنبه تربیوی انسان را از نگاه معنوی در قدم اول مدنظر دارند.  حیوانات به حقایقء مطلع اند که انسان تلاش برای پیدا نمودن ان می نماید. 

قبو ل گر طلبی نیستی گزین بیدل

که غیر خاک شدن هر چه است مردود است


کشور

http://www.arianafghanistan.com/FotoGallary/CountryIcons/DE.png
ساخته شده در 03.01.2024 18:56 توسط 1073741823
آخرین اصلاح در 03.01.2024 18:56 توسط 1073741823