بحضور بزرگواران نهایت گرامی حیدری صاحب ــ توخی صاحب و کاسی صاحب!
با عرض ارادت و سپاس از لطف و محبت تان عرض نمایم که: در بارهء خدمات و عطف توجه داود خان مرحوم به ترقی و تعالی کشور در تمامی عرصه ها شکی نیست. او بود که نخبه های و شاگردان ممتازمعارف کشور را در اردو و پلیس جذب نمود تا با داشتن افسران برازنده در دفاع و امنیت کشور نقش رهبری اگانه را داشته باشند. اما باید دو فاکت را بپذیریم ، اول اینکه افسران تحصیل کرده شوروی خواهی نا خواهی جذب ایدئولوژیک و اجتماع و نظام آنها می شد، که در کودتا 26 سرطان اکثریت آنها نقش اساسی داشتند. نه تنها در کمیته مرکزی جمهوری و کابینه بلکه در پست های بلند پایه محاربوی اردو و هم گارد جمهوری مقرر شدند. چنانچه زنده یاد داود خان در روز هـای اول کودتا طوری محاصره شده بـود کـه حتی آزادانه بـا کـسی مـذاکـره کـرده هم نـه می توانست.
دوم اتهام جعلی کودتا بر عدهء بشمول روانشاد میوندوال پلان و طرح قبلاً اماده شده دوستان "منافع اتحاد شوروی" بود تا سردار را از دوستان واقعی خودش دور سازند و زمینه قدرت گیری بعدی خود شان مساعد گردد، چنانچه آقای حمید مبارز نوشت "قرار گفتهء محمد اکبر شالیزی سابق رئیس أفغان فلم وزارت اطلاعات و کلتور که شب و روز بامیوندوال نزدیک بود می گوید که: "در این یک صد و پنجاه نفر گرفتار شدگان به ارتباط قضیهء میوندوال یک نفر هم از حزب مترقی دموکرات که رهبر آن میوندوال بود، از اعضای کابینه میوندوال، از همکاران نزدیک میوندوال در صدارت و در وزارت اطلاعات و کلتورو از هم صنفان میوندوال شامل نبود بلکه در بین این توقیف شده ها اسم دگروال شیر افضل خان افریدی، دگروال کوات خان، ماما زرغون شاه، عارف شینواری تاجر، (خان محمد خان مرستیال) و تعداد دیگر که همه به سردار محمد داود وفادار بودند گرفتار گردیدند. شالیزی گفت که این لیست دقیق را دکتور محمد حسن شرق ترتیب کرده بود تا سردار محمد داود دیگر کدام طرفدار خاص نداشته باشد و یکه و تنها شود و کاملاً از طرف کودتا چیان محاصره گـردد چـنانچه در روز هـای اول طـوری محاصره شده بـود کـه سردار آزادانه بـا کــسی مـذاکـره کـرده نـه می توانست." {عبدالحمید مبارز ــ بیان حقایق و انتقاد کتاب خاطرات سیاسی سید قاسم رشتیا ــ جنوری 1998، سبا کتابخانه پشاور، ص41 و 42}.
و در ادامه نوشته بود که "وقتی خبر انتحار میوندوال را برای سردار محمد داود آوردند قرار گفتهء سید وحید عبدالله معاون وزارت خارجه سردار همان روز از خانه خارج نشد و متاثر گردید و سید وحید عبدالله معاون وزارت خارجه را وظیفه داد تا موضوع را تحقیق نماید مگر دکتور حسن شرق معاون صدارت نزد سردار محمد نعیم رفته وی را با خود همراه ساخته نزد سردار محمد داود آمدند و گفتند که موضوع فیصله شده و ختم است دیگر تحقیق معنی ندارد." (ص 43).
دکتور صاحب کاظم هم که تصادفاً در همان نهم میزان زمینه دیدار شان با رئیس جمهور مساعد شده بود، هم مطلب بالا را تائید نموده نوشتند: "وقتی این خبر(شهادت میوندوال) به محمد داود رسید، موجب ناراحتی شدید او شد که اینجانب در ان روز شاهد اوضاع از نزدیک بودم ......
در آنجا متوجه یک وضع غیر معمول شدم و ناظر و شاهد رفت و آمد های تعدادی از وزرای شامل در کمیته مرکزی و صحبت های کوتاه شان با هم در همان دهلیز منزل اول بودم" ( دکتور سید عبدالله کاظم ــ زندگی سیاسی شهید محمد داود از آغاز تا انجام ــ جلد دوم طبع مطبعه عازم کابل 1398 ص 618.)
پس با جنابان توخی و کاسی کاملاً موافقم که کودتای میوندوال و دیگران دسیسه جعلی و دروغین بود.
در پهلوی آن حقیقت نهایت تلخ دیگر را هم بپذیریم که سردار فقید با وجود تجربه وسیع از سه دهه در قدرت بودن (اردو و دهه صدازت) در انتخاب رفقای کودتا و کابینه انتخاب درستی نگردند یا فریب پشنهاد دیگران را خوردند.
احتراماتم را به همهء شما بزرگواران تجدید می کنم.
