دوستان گرامی!
با عرض ادب.
مقاله محترم محمد ولی تحت عنوان "مذاکرات بین الافغانی یعنی چه؟ برای چه و با کی ؟" در صحفه افغان جرمن
از مطالعه بنده گذشت که نامبرده خود به صورت بسیار معقول به جواب سوال طرح شده پرداخته است که بایست مقامات ذیصلاح کشور در برابر این غم خواری هموطن ما بی تفاوت باقی نمانند که در نهایت یک کمک مثمر به همه جوانب را ترسیم نموده اند.
1-"برای رفع انبوه عظیم این مشکلات ضروراست تبادل نظر ، تفاهم و مذاکرات معنی دار و با نتیجه صورت گیرد"
به نظر بنده پشنهاد معقول است،
2-"زیرا کشور در حال موجود و تا سالهای طولانی متحمل خسارات و ضرباتی است و
میباشد که بدون تشریک مساعی همگانی و سهم گیری ملت مداوای ان دشوار به نظر میرسد".
به نظر بنده کارت برندهء "تشریک مساعی همگانی" را باید حکومت امارات اسلامی در میدان انداخته و اشخاصی مانند خود آقای محمد ولی را داخل کشتی نجات بخش کشور نمایند.
3-"نمیشود بدون اتخاذ تدابیر همه شمول وهمه گیر در محور یک ساختار سیاسی قابل قبول برای همه ، این تکه پاره های قدرت را از لحاظ سیاسی بهم پیوند زد "
به نظر بنده حکومت امارات اسلامی به شدت ضرورت به همچو تدابیر داشته و مزید برین ضیاع وقت به نفع هیچ جانب نخواهد بود مگر اینکه امریکا.
4-"قبول که حالا ان جزایر قدرت بی سر پرست شده عاملین ان مفرور اند ولی
اثرات ان تفکر و منافع عاملین ان به اثر تشدید پروگرام های تبلیغاتی امریکا هنوز از ذهنیتها زدود نشده است ."
نویسنده بسیار به یک نقطه اساس تماس گرفته که فقط راه حل آن برای امارات اسلامی همان پشنهاد معقول "تشریک مساعی همگانی" است.
5-"اگر راهها و طرق حل این معضلات با وسعت نظر سیاسی ، رشد موزون اقتصادی ،
فراهم اوری زمینه های مشارکت در ابادانی کشور و زمینه سازی تساوی در فرصتها از نظر انداخته شود پندیدگی این زخم ها دردناکتر بوده میتواند ،"
به نظر بنده نظر نویسنده با این قدرت فکری و تحلیل معقول قادر به جلوگیری از پندیدگی میشود.
6- " اینده نگری سیاسی جدا از تنگ نطری تک قدرتی و تکیه بر توهم غرور آمیز پیروزی میباشد".
به نظر بنده خارج شدن از همچو تفکرات یکی از ارشادات عمده دین ما است یعنی توجه به جهاد اکبر تا "تشریک مساعی همگانی" ممکن گردد.
7-"اگر برای حل معضلات ، افغانها بین هم به تفاهم برسند ، راههای حل انرا دریابند و درمورد حل انها تصیمم مشترک بگیرند ستوده و نیکوست "
نه تنها ستوده و نیکوست بلکه بسیار اسان است، برای ابنکه خصوصیات نا توانی همه جوانب دیگر شناخته شده است. زمانی شناخت وجود داشت طرز بر خورد هم با موضوع کار مشکلی نیست ، مخصوصاٌ با خود امریکا .
8-"اما خط کشی های غرب و امریکا زیر اصطلاح بین الافغانی سوال موجودیت دو جانب یا جوانب را مطرح میسازد ."
نو.یسنده درست متوجه موضوع شده است. امریکا و غرب غرض اهداف غیر منطقی خود و متشنج ساختن منطقه و راکت نگاه داشتن اقتصاد و منابع مالی زیر زمینی و سر ز مینی بزرگ کشور افغانستان این استراتیژی را فعلاٌ در پیش گرفته اند که امارات اسلامی افغانستان باید انرا خنثی نموده بتواند و انهم با همان تفکر فوق العاده عالی "تشریک مساعی همگانی".
9-"افغانها خواهان بیرون کردن ابتکار جریان مذاکرات از دست امریکا هستند"
این در صورت ممکن است که با "تشریک مساعی همگانی" استراتیژی های جالب و بکر را حکومت امارات اسلامی در سطح بین المللی پیش کش نموده که امریکا هم در برابر ان چیزی نموده نتواند.
10-"ولی امریکا تلاش دارد تا با سهم پاکستان جریان امور را در سطح جهانی و منطقوی مدیریت نماید ."
امریکا همین اکنون به شیوه شیطانی غیر مستقیم مدیریت می نماید که هیچ کس متوجه هم نیست و مثل یک ریزرف کشور را نگهداری می نماید، که مسلم عدم نداشتن استراتیژی های مختلف در ساحات مختلف ما، انها را تقویه نموده که باید از طریق همان "تشریک مساعی همگانی" راه حل ان جستجو گردد . این چانس بزرگ را ما باید غرض تقویه فرهنگ ملی و اسلامی خود استفاده نموده بتوانیم تا منطقه را تحت کنترول اقتصا دی و سیاسی اورده و داخل معاملات بین المللی با امکانات که داریم گردیم.
11-" نقیصه بزرگ در امارت اسلامی انست که نتوانسته است بصورت عملی ابتکار حل معضلات را ازطریق تفاهم و مذاکره با مردم و بین افغانها بدست گیرد ، قدری تنزل نماید ، به خواستها و نظریات علمای دینی ، روشنفکران ، سیاسیون ، زنان ، دختران مکاتب و حتی منسوبین امارت و مشوره های خارجی های غیر مغرض عکس العمل مناسب نشان بدهد ."
نویسنده با چنین طرز فکر در واقعیت آلماس افغانستان را بدست امارات اسلامی افغانسان می دهد.
12-" ازین سبب ابتکار تبلیعاتی برای وانمود سازی حل مشکالت بدست امریکا افتیده و ذهنیت جهان را به جانب خود چرتانیده است ."
تفکر نویسنده می تواند خدمت بزرگی به کشور نموده، که امید است امارات اسلامی توجه به همچو استراتیژی نموده و از فلسفه "تشریک مساعی همگانی" برای نجات افغانستان، استفاده نماید.
14-"امریکا با تبلیغات گسترده غرض تحقق انچه در پی این تبلیغات در نظر دارد میخواهد همان ابزار و چهره های وفادار بخود ، همان هایکه در دولت داری ناکام و در میان مردم بد نام بودند و هستند را به کار بندد گویا از در بیرون شده میخواهد از دریچه کله کشک کند و با حشر مجدد مفسدین مفرور، دشمنان وحدت و یکپارچگی مردم و منفعت جویان سیری ناپذیر جای پای موثر برای رقابتهای منطقوی دریابد ."
دقیقاٌ همین است که بایست خنثی گردد و فقط از طریق همان فلسفه "تشریک مساعی همگانی" می تواند با افکار بکر مطابق به خصوصیات فرهنگی کشور ما و جامعه جهانی به واقعیت مفید برای همه تبدیل گردد.
امریکا با "اقای تام وست " حکومت امارات اسلامی را مصروف نگاه داشته. امریکا اصلاٌ بزرگترین قدرت اقتصادی و سیاسی جهان است که افغانستان نزد شان مانند پشه است به همین خاطر انرا به دست یک پشه داده اند یعنی تام وست. امریکا با سیاست خود، از ما افغانها هم با وجودیکه می توانیم فیل باشیم ، پشه ساخته است، زیرا با نبود استرا تیژی موثر خود ما انها را کمک می نماییم.
15-" اگر امارت اسلامی حاضر به گفتمان ملی و افغانی باشد شخصیتها ، دانشمندان ، سیاستگران ، استادان پوهنتونها و چهره های با نفوذ به شمول زنان هنوز در داخل کشور باقی مانده اند که میتوانند برای حل مشکلات موثر بوده یکجانب مذاکره باشند ."
راه حل افغانستان "تشریک مساعی همگانی" همرا با مردمان پاک نفس و با تقوای کشور میباشد که بایست از انها در این مرجله اساس استفاده اعظمی صورت گرفته شده بتواند.
بکجا سر نهم که چون زنجیر
هر دری حلقهء در دگر است
بیدل
