جناب محترم فیروز خان!
با عرض ادب.
سگ ویدیوی شما محترم که دو نوع غذای مختلف برایش برای خوردن نشان داده می شود ، بنده را به یاد یک قصه شخصی جالب انداخت که به صورت فشرده انرا اینجا تحریر میدارم:
ما در خانه در زمان شاهی در کشور یک سگ داشتیم و از قضا بنده وظیفه نان دادن، و شب ها رها نمودن وی را از زنجیر داشتم. نجار برای وی یک خانه چوبی درست نموده بود که در زیر درختان عکاسی جا داشت که مخصوصٌ در تابستان با گل نمودن درخت های عکاسی پر از بوی گل بود. در زمان نو جوانی بنده بسیار شوق نگاه داشتن کفتر را هم داشتم و با فاصله سه چهار متر از خانهء سگ ، خانه کک های کفتر ها بود که شب ها خانه های شان را بسته می نمودم. در جریان روز که انها را نان میدادم ، از جمله یک چوچه کفتر که بزرگ شده بود و پر و بال کشیده بود اما کوچک مانده بود به صورت درست شکمش سیر نمی شد و این سگ که لازم نیست اسمش را ببرم ، متوجه این شده بود. زمانیکه نان سگ را برایش چاشت می بردم یک قسمت نان وی باقی می ماند و کفتر ها بالای کاسه وی می رفتند تا نان تر کرده، که در کاسه بود انرا بخورند. این سگ تماماٌ گفتر های دیگر را نمی گذاشت و فقط همان کفترک کوچک را می گذاشت که نزدیک کاسه گردیده و نان بخورد و حتی بعضی اوقات با پوز خود کاسه را به طرفش پیش می کرد. این قصه را به خاطری نمودم که حیوانات هم دارای درک هستند و می توانند در حد خلقت خود بسیاری چیز ها را تشخیص بدهند که ممکن ما تصور انرا نموده نتوانیم. از ویدیوی شما محترم که برای ما گذاشته اید هم معلوم می گردد که سگ ویدوی شما هم با دیدن دو غذا که یکی ان خورد و دیگری ان بزرگ و یا در برابر دو غذای مختلف عکس العمل جالبی نشان داده و به اصطلاح مانند سگ های تنبل دست زیر الاشه ننشسته و مستقلانه و با معنی عکس العمل نشان داده و نخواسته هر نوشته غیر منطقی را داخل روح و روان خود نماید .
بیا خورشید معنی را ببین از روزن مینا
که یاد صبح صادق می دهد خندیدن مینا
بیدل
