دفاع از پرنسیپ
توهین و تعجیز طفلانه و جارحانه استاد جهانی!
استاد جهانی نه تنها یکی از شعراء و ادبا و استادان بزرگ ادب و زبان ملتی افغانی - پشتو است، بلکه وی یکی از نویسندگان، دانشمندان و محققین والامقام نسلی است که در آغوش دهه انسانی و آدم ساز دیمکراسی سلطنت اعلیحرت محمد ظاهر شاه (رح) پرورش یافته اند. چنانکه استاد سیستانی شرافتمندانه دز زمینه چنین اعتراف نموده مینویسد:«تمام سیاستمداران و دولتمردان افغانستان در سه دهه اخیر، محصول همان دوره دهه دیمکراسی است که با کودتای سردار محمد داؤد افول نمود.»
خلاقیت شعری و ادبی استاد جهانی مرا یاد این کلام ناصر خسرو می اندازد مشعر بر اینکه:
دست سخن گرفتم و بر آسمان شدم
مقام و منزلت شعری استاد جهانی اگر بالاتر از استاد الفت، استاد بینوا، اجمل خټک، سلیمان لایق و دیگران نباشد، کمتر از ایشان هم نیست.
تحقیق و تبحر وی در تاریخ کشور و بسا مسایل دینی به قدری است که مؤرخین و محققین بنام معاصر از فهم و درک آن عاجز است.
تحقیق بسیار عمیق و ژرف اخیر شان در مورد صحت و ثقم احادیث ، که در سایت انسانی و مهذب آریانا افغانستان و سایت جنجالی و کلان افغان جرمن انتشار یافت، تحقیق پوهنتونی و دقیقی است که تا امروزه از طرف دانشمندی، یعنی مدعی دانش و معرفت دینی مورد تحقیق قرار نگرفته است. و یا حد اقل من نخوانده ام.
معلوم است که منقد و مفتری ظالم از درک آن عاجز مانده است.
استاد جهانی چند روز قبل به ارتباط نوشته داکتر صاحب احسان خان لمر که به قول محترم اختر محمد خان یوسفی یکی از پرچمداران ببرکی بوده اند، (من به سوانح داکتر صاحب احسان لمر به آرشیف شان مراجعه نمودم متأسفانه بر خلاف سایر نویسندگان، یک سطر هم در مورد سوانح شان وجود نداشت، که اینکار خود سؤال بر انگیز بوده و خواسته اند، نظر به دلیل فوق الذکر از تذکر بیوگرافی خود اجتناب ورزند) در مورد مشروطه خواهان و یک جنایتکار انسان کش بنام عبدالخالق، سؤال و پیشنهاد عالمانه ای مطرح ساختند به این مضمون:«من پرسش قبلی خود را تکرار میکنم که اگر کدام مضمونی ...که دال بر مشروطه خواهی کسی باشد، با خوانندگان شریک نمائید، مضامین شما را مستند تر و دلچسپ تر و آموزنده تر خواهد ساخت.»
آیا در جمله فاضلانه و عالمانه استاد جهانی چه عیبی وجود دارد که یک هموطن بصورت جارحانه آن را مورد شماتت قرار داده است، ایا این توصیه و پیشنهاد استاد جهانی به جناب داکتر احسان خان لمر، یک پیشنهاد مستند ساختن ادعای داکتر صاحب لمر نیست؟
منقد جارح مینویسد :(من از ذکر نام منتقد خود داری میکنم، زیرا هدف من دفاع از پرنسیپ است ، مهم نیست که کی آن را نوشته است، احمد یا محمود)
فکر میشود که مرض ناشناس از طرف مغرضین و به تحریک متعصبین به جناب جهانی صاحب سرایت داده شد. نوشته های جناب لمر صاحب کاملاً مستند و علمی اند، هیچ شک و شبه در آن وجود ندارد. جناب جهانی نباید مشکوک باشند و دیگران را مشکوک بسازند، بلکم به تاریخ روشنفکران و آزادی خواهان خود فخر کند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
روایتی است که که پدر و مادر به پسر خود توصیه نمودند که در خانه خسر خود گپ های کته کته بزن، که آدم با معلومات معلوم شوی، تازه برنای نو خاسته به شاهانه خلعت تن آراسته، ز هرجا سخن های بسیار گفت ولی جمله بیرون ز هنجار گفت، بدین عبارت که داماد طبق توصیه بزرگان خود میگفت: فیل، شتر مرغ، نهنگ و امثلهم.
اتهامات فوق الذکر منتقد جارح را در ردیف گپ های کته کته داماد فوق الذکر یافتم مساوی و یا هم مشابه یافتم !!!!!!!!!!! لطفاً توجه فرمائید:
یک - منتقد از کدام مرض ناشناس گپ میزند؟ این مرض فزیکی است و یا روانی و یا هم فکری؟
دو - آیا این مرض توسط کدام داکتر یا طبیب حاذق تشخیص شده است؟
سه - منقد نتیجه این تشخیص را از کجا و از کدام طریق بدست آورد؟
کدام علایم و مشخصات این این مرض نا شناس با سؤال و پیشنهاد علمی و منطقی استاد جهانی ارتباط میگیرد؟
چهار - این مغرضین کیانند و چطور مرض نا معلوم نا شناس را به استاد جهانی انتقال دادند؟
پنج - کدام سخن علمی و مشخص استاد جهانی دال، بر مشکوکیت اوست؟
شش- کدام نوشته علمی و تحقیقی استاد جهانی موجب مغشوشیت منتقد محترم و دیگران گشته است؟
هفت- انگیزه همچو تلاش مشکوک ساختن دیگران چه خواهد بود؟
هشت - کدام تحقیق علمی و تاریخی استاد جهانی مشعر بر این است که ایشان بر تاریخ کشور خود، تاریخ بزرگ مردان کشور مانند غازی امان الله و غازی نادر خان و دیگران افتخاننموده باشند؟
نه- چطور ممکن است که یک شخصیت وطندوست و ملی گراء مانند استاد جهانی به افتخارات تاریخی وطن و مردم خود مفتخر نباشد؟
لطفاً متوجه گفتار خود بوده و از تعجیز و اهانت یک شخصیت ملی اجتناب ورزید.
با عرض حرمت
