تاریخ امروز:

نظرات نشر شده

تاریخ

2024-03-31T22:00:00Z

اسم

غلام حضرت

محل سکونت

سویدن

تبصره

​بعد از عرض سلام.

چون بندۀ فقیر ملوث به هیچگونه تعصب زبانی و نژادی و تباری و مذهبی و حتی جغرافیائی نیستم بناً بدون ترس از هیچی و هیچکس هر آنچه  مطابق میل باطنی ام باشد،  بر زبان آورده و مطمئناً توان دفاع از عقائد خویش را نیز دارا میباشم.

خبر داغ در ارتباط با اظهاراتِ یکی از هموطنان ما بنام " نجیب بارور " را شنیدم و خواندم و تبصره های اکثراً سخیف بعضی از ریاکاران و خودشِفتگان را نیز مرور نمودم.

علت و انگیزۀ شعر خوانی اقای نجیب بارور چی بوده باشد؟
حقیقت چیست؟
اکثر فارسی زبانان کشور ما ( البته نه دری زبانان کابل و حومۀ آن ) از رونق افتادن زبان فارسی،  سخت دچار اضطراب و دلشوری شده اند لذا بخاطر نجات از این مخمسه دست به دق الباب این و آن شخص یا گروه یا کشور می زند تا فریاد خویشرا به گوش نجات کنندگان احتمالی برسانند.

اقای نجیب بارور هرگز نه گفته که اقای خامنه ای ( این خار چشم استعمارگران غربی و مریدان آنها ) رهبر پنجشیر یا بخشِ از سرزمین افغان میباشد بلکه گفته که اقای خامنه ای منحیث پاسدار و مرجع منظومۀ زبان فارسی ، رهبر فرهنگی فارسی زبانها میباشد.

حرف اصلی چیست؟

حرف اصلی این است که به فرض سِقمِ ادعای بنده و اقای نجیب بارور،  بعضی از یاوه گویان روی کدام اصل اخلاقی جرئت نموده و گفته که نجیب بارور به مجرد ورود به خاک افغانستان باید به جرم خیانت ملی اعدام شود! !!!!

یقیناً ! اشخاصیکه خواهان اعدم نجیب باور میباشند اصلاً در فجایع وطن فروشی ( در طول یکصد سال اخیر )  به انگلیس و شوروی و غرب و اعراب و پاکستان و دوباره انگلیس - امریکا و همچنین تدوین مانیفیست های مارکسیزم روسی و چینائی و ایدیولوژی های چپ و راست و میانه  هیچ دخالت نداشته!!!!!!!.

این یاوه گویان، اقای نجیب را به چاپلوسی دولت ایران متهم می سازد ولی خود شان تا فرق کَله در منجلاب چاپلوسی به امریکا و فرانسه و المان و انگلیس و..... غرق میباشند.

میدیای شیطانی غرب اذهان اکثر دانشگاه رفتگانِ ما را به گروگان گرفته و آنها را فاقد تشخیص حق از باطل ببار آورده ( مگر نه می بینند که غربیها چی بلای سر کشور ما آورده ؟ ).

امّا پردۀ دووم.
گرچه نه میخواستم با یک شخص گُمراه ( داوود مومند ) شاخ به شاخ شوم ولی مزاحمتِ چالش برانگیز  وی مرا وادار به واکنش سخت نموده که عرض می کنم:

اقای مومند بعد از توهین به سعدی و حافظ،  سلیقۀ تُند و تلخ خویشرا نثار شاعر بزرگوار ( خوشحال خان خټک ) نیز نموده و ایشان را متهم به دشنام دادن به قبیلۀ برومند بارگزائی نموده ( جنجال داوود موند با شکریه بارگزی منجر به پاره کردن پردۀ عفت و عزتِ خوشحال خان شده) .

اگر حرف خوشحال خان خټک در ارتباط با تقبیح بارگزائی ها درست باشد نتیجه اش میشود:
۱ - شخصیت اخلاقی خودِ خوشحال خان را زیر سؤال برده.
۲ - شخصیت آنهائیکه منسوب به قوم بارگزائی ( منجمله ظاهرشاه ، که منحیث قبلۀ آمالِ و عقائد داوود مومند محسوب میشوند ) نیز خدشه دار شده ،ضمناً پیر و مُرشد و مبارز روشنفکرِ مورد علاقۀ داوود مومند ( محمد رسول خان پشتون نیز از تبار بارگزائی میبوده) .

۳ - و اگر ادعای داوود مومند در مورد فرمودۀ خوشحال خان نادرست باشد پس = اعتبار و شخصیت خودش را منفجر ساخته.

قِصه تلخ دوام دارد؛

داوود مومند به خاطر مومند بودنِِ محمد گل خان مومند با ایشان دلربائی و دِلدادگی می ورزد ولی در قبال خیانت فرهنگی ( قلندر مومند - پشتون ترین!  شخصیکه منکر حقانیت " پټه خزانه " بود ) لال شده.

نمیدانم نام این معاملۀ ناجوانمردانه و ریاکارانه را چی باید گذاشت؟

تذکر:
من از روی لجاجت با داوود مومند از کلمات دانشگاه و چالش و واکنش استفاده نمودم تا بیبینم آیا جادوی داوود مومند خواهد توانست دانشگاه و چالش و...... از متن تبصرۀ بنده حذف نماید یا نی؟ 


کشور

/FotoGallary/CountryIcons/Sweden.png
ساخته شده در 01.04.2024 04:53 توسط  
آخرین اصلاح در 01.04.2024 05:09 توسط 1073741823