بعد از عرض سلام.
بعضاً گفته شده یا گفته میشود که " افغانستان گورستان امپراطوری ها میباشد ".
مقولۀ فوق مقتضی بحث بسیار عمیق و با ابعاد گسترده میباشد که البته بسیاری از قلم بدستان به آن پرداخته اند.
امّا حرف بنده این است:
صفحات کاغذهای سیاه شدۀ تحلیل ها و کاوش ها و کنش ها و واکنش های اوضاع یکصد سال اخیر کشور ما گورستان بسیاری از تحلیگران مسائل سیاسی - اجتماعی - فرهنگی افغان و غیر افغان نیز میباشد.
جناب اقای روستار تره کی در طول بیست سال اخیر در ارائۀ تحلیل های خویش دچار لغزش ها و تناقض گوئی های فاحش و چشم گیر شده.
جناب اقای روستار تره کی هنوز به این سؤال جواب نداده که:
چطور امکان دارد که کشور پاکستان ( منحیث دوست صمیمی و غالباً مادون گونۀ کشور امریکا ) مربی و تمویل کنندۀ طالبانِ در حال مبارزۀ مسلحانه علیه حکومت کابل و قوای ناتو و امریکا، تلقی شود؟
به زبان ساده:
امریکا و پاکستان دوستان صمیمی یکدیگر بودند و هستند و طالبان منحیث دشمن ! امریکا در دامن دوست امریکا ( پاکستان ) پرودرانده شده؟
آیا خروجی این معادله منتهی به تیمارستان نمیشود؟
به هر حال، اقای روستار تره کی در مقالۀ اخیر خود ( روسیه در تعامل دیپلوماتیک با طالبان........ ) مینویسد که سناریوی غرب و شرق در ارتباط با جذب و زیر نفوذ در آوردن طالبان با هم متفاوت میباشد و غرب یا امریکا از طریق وعده های کومک اقتصادی به طالب ، خواهان جذب آنها میباشد.
در جملات فوق اقای تره کی بیست و چهار جریب تناقضات مشاهده میشود ( و یا در ادعای امریکا بیست هکتار تلبیس بچشم میخورد ).
اصلاً سؤال اساسی:
آیا وجود طالب به نفع امریکا است؟
اگر بلی، پس چرا طالب ادعای مبارزه با امریکا داشته و دارد و یا چرا امریکا به مغلوب بودن خویش تلویحاً اعتراف نموده؟
آیا وجود طالب به ضرر امریکا است؟
اگر بلی پس چرا کوچکترین انتقاد و اعتراض به عملکرد نحو و شیوۀ حکومتداری طالب ابراز نه میدارد؟
پیشنهاد بنده به اقای روستار تره کی و امثال شان این است که:
همانگونه که با میز و چوکی رسمی وداع نموده ( تقاعد شده ) با قلم اماتور و لغزندۀ خویش نیز وداع نماید.