متاسفم که هنوز هم در میان روشنفکران عدهای هستند که به دنبال طالبان، چه تحت عنوان "نیروهای مقاومت" یا با عناوین دیگر، هستند. درک انگیزههای پشت چنین حمایتی دشوار است، چرا که طالبان سابقهی طولانی در نقض حقوق بشر، سرکوب آزادیها و تحمیل ایدئولوژی افراطی خود بر مردم افغانستان دارند.
حمایت از چنین گروهی نه تنها به نفع مردم افغانستان نیست، بلکه به ضرر منافع افغانستان نیز میباشد. ثبات و امنیت افغانستان برای ثبات و امنیت منطقه ضروری است.
حمایت از چنین گروهی، چه از روی ناآگاهی باشد و چه از روی منافع شخصی، مغایر با اصول روشنفکری و وظیفهی روشنفکران در قبال جامعه است. روشنفکران وظیفه دارند که با افراطگرایی و ترویج اندیشههای عقلانی و انسانی مبارزه کنند، نه اینکه به توجیه و حمایت از گروههایی مانند طالبان بپردازند.
هدف مقایسه حکومت قبلی با طالبان نیست و صرفا به پیچیدگی اوضاع افغانستان اشاره میکنیم.
فساد و خیانت در حکومت قبلی زمینهساز بازگشت طالبان به قدرت بود.
همچنین بعد از خروج نیروهای شوروی، جنگ داخلی بین مجاهدین و در نهایت ظهور طالبان اتفاق افتاد.
جنایات و چپاول کابل توسط شورای نظار و دیگر نیروهای وطنفروشدر تاریخ ثبت شده است. این رویدادها که در سالهای 1992 و 1993 پس از سقوط حکومت دکتر نجیبالله رخ داد، فصلی تاریک و غمانگیز در تاریخ افغانستان را رقم زد.
نیروهای شورای نظار به رهبری احمد شاه مسعود، عبدالرب رسول سیاف، عبدالکریم خلیلی و بسم الله محمدی، پس از ورود به کابل، دست به غارت گسترده اموال عمومی و خصوصی، قتل و عام غیرنظامیان، و نقض گسترده حقوق بشر زدند. این اقدامات وحشتناک، هزاران کشته و زخمی برجای گذاشت و کابل را به ویرانهای تبدیل کرد.
مردم افغانستان از تجربه حکومت طالبان درسهای زیادی گرفتهاند. آنها خواهان صلح، ثبات و احترام به حقوق بشر هستند!!!