دوستان ارجمند و گرانقدر، استاد الله محمد خان و استاد باری جهانی!
بعد از عرض سلام و ابراز تمنیات نیک
از اینکه تراوشات این خامه شکسته را مورد توجه قرار میدهید، نهایت متشکر و مفتخرم.
آنچه محتویات مضمون دنباله دار محترم داکتر صاحب کاظم مرا معناً معذب میسازد، مبتنی بر انتباهات ذیل این کمسواد است:
یک- نهایت متأسفم که داکتر صاحب کاظم به حیث یک شخصیت پوهنتونی و اکادمیک، مطالبی را به تصویر میکشند که با شخصیت علمی و اخلاقی شان در تضاد کامل قرار دارد!
وجیزه معروف مردم ماست:«چو کفر از کعبه برخیزد کجا ماند مسلمانی؟»
با سقوط جمهوریت سردار صاحب داوود شاه خان قوله های نادر غدار از گلوی مطبوعات دولتی بلند شد، وارثان دولت چپی، یعنی جهادی های مرتد و ستمی صرف روی انگیزه ستمی نه تنها به تخریب شخصیت غازی محمد نادر شاه ، بلکه به تخریب شخصیت محمد ظاهر شاه نیز پرداختند، و این قوله کشی ها تا امرور در نشرات کاذب یوتیوب دوام دارد و شنیده میشود.
نوشته و پیام باری جهانی عزیز حاوی مطلبی است که چند ماه قبل ضمن یک مضمون خود خدمت هموطنان خود به عرض رسانیدم، مشعر بر اینکه اگر این افتخارات تاریخی از غازی محمد نادر خان گرفته شود، قصه استقلال و نحات افغانستان مفت گردیده و آن را باید عطیه انگلیس دانست و در نتجه غازی امان الله محصل استقلال نبوده بلکه خیرات خود لطف و کرم و نوازش انگلیس خواهد بود.
دو- داکتر صاحیب کاظم در گذشته منادی دو اصل بودند:
الف: هر نوشته باید عاری از حس حب و بغض باشد، متأسفانه مضمون دنباله دار شان در موازات کامل جلد دوم تواریش غبار قرار دارد، که به قول شاغلی سیستانی جلد دوم کتاب غبار برای کشیدن انتقام از خانواده نادر خان نگاشته شده و از طرفی هم شخصیتی در کشور سراغ نمیگردد که از زخم زبان مار مانند غبار در امان مانده باشد!
به عقیده من این نوشته دنباله دار داکتر صاحب کاظم باید به حیث متمم کتاب افغانستان در مسیر تارخ غبار ضم آن گردد.
ب: شعار داکتر صاحب کاظم بود، که قضاوت و تحلیل قضایای صد سال گذشته نباید با معیار های امروز مورد تحلیل و مداقه قرار گیرد، متأسفانه داکتر صاحب از توصیه فوق الذکر خود نیز عدول میفرمایند
سه- در زبان انگریزی یک اصطلاح وجود دارد که آن را (دبل ستیندرد) میگویند، باز هم متأسفانه قضاوتهای شخصیت اکادمیک ما استاد کاظم در نوشته های خود در مورد غازی نادر خان و دامادش، سردار صاحب داوود شاه خان، صد در صد بر اصل (دبل ستیندرد) استوار است. که ضرورت به ابراز ادله و محاجه و کنگاش و براهین ندارد.
آفتاب امد دلیل افتاب
از توضحات و تنویر هر دو دوست ارجمند متشکرم.
