جناب محترم لالپوروال صاحب ګرامی !
اولتر از همه سلامهای ګرم خود را به فرزند نازنین سرزمین مردخیز لالپور ، که در قرن پانزدهم با مبارز شهیر و عالم ریفورمییت راه عدالت و آزادی پیر بایزید مشهور با لقب پیر روښان بابا ، که از دست مظالم امپراطوری مغلول و جهالات آخوند درویزه نوکر دربار مغول به لالپور نزد احمد خان لالپوری آمده بودپناه دادند من با تمام قوت با خوشی از عدالت پسندی هموطنان وطندوست افغان خود افتخار مبنمایم.
تشکر از اعتراض و نظر انتقادی بجای شما در مورد توهین احسان لمر در مورد شخصیت محترم قابل قدر جهانی، قابل تائیداست، جای خوشبختی است که حقپرستی درمیان افغانهای شریف ما زنده است.
من هردو شخص را میشناسم، البته جهانی صاحب شاعر و محقق توانا کشور راهم از نزدیک بیش از پنجاه سال است که می شناسم.
باید با جناب شما خاطر نشان بسازم که اعترضم بخاطر پرچمی بودن احسان لمر تبوده. در آینده هم نخواهد بود، که چرا شخص در انتخاب راه سیاسی خویش پرچمی، خلقی. اخوانی، شعله یی ، مساواتی، افغان ملتی و غیره در ګذشته سیاسی خود بوده باشد. من تا سال ۱۹۹۲ میلادی در کابل بودم، تبلغلغات دروغ در مورد شورویها و یا چاپلوسی عده از حزبیها چندان خوشم نمی آمد. من در یکی از روزها جنگ شدید و راکت پرانیهای گلبدین بالای شهر کابل سخت متأثر بودم، گاهی با حرکات ناموزون افراد در شهر متوجه میشدم. من در یکی روزها در کابل با یک صنحه برخوردم که یک فرد قد بلند سیاه چهره در عقب عبدالضهور رزمجو منشی کمیه حزبی شهر کال میرود، در حالیکه ظهور به صحبتهای وی هیچ توجه و اعتنای هم نداشت مگر فرد قد بلند با لکنت زبان مانند تایپ ریکادر توصیفنامه خود را گفته گفته میرفت، برایم سوال پیدا شد، از دیگران پرسید که این شخص با تومار توصیفات انترناسیولیزم و سویتزم خود در عقب ظهور لغمانی میرود، کیست؟
سلیمان کامجو یکی از حزبی لغمانی بود با لبخند گفت این داکتر احسان لمر کارمند حرفوی در یکی از نواحی حزبی شهر کابل است. تعجب کردم که داکتر طب که در کشور برای معالجه مریضان
ضرورت عاجل بود، تاهنوز هم ضرورت هست، چرا با صد لفاظی و دروغکوی بحیث
کارمند پائین رتبه حرفوی تبلیغ و ترویج یک ناحیه حزبی که نه جدان امتیازات مادی و سیاسی دارد مقرر بود، این موصوع برایم مایه سوال ونگرانی بود.ناگفته نماند که ظهور رزمجو از حامیان سرسخت ببرک کارمل بود که از جمله کابدیدان جای نشین ببرک کارمل بود، ظهور کارملی مخالف داکتر نجیب الله بود، در کودتا علیه داکتر نجیب الله از دره کیهان خانه سید منصور نادری مربوط شبکه استخبارات انگلیسها آغا خان که در سقوط حکومت نجیب الله در اتحاد کارمل ربانی فعال یود.
روزی نگهان چشم ام با یک نوشته افغان-جرمن افتاد که آنرا
احسان لمر نوشته در یادی از محمود طرزی و ملکه ثریا با چنان لاف پتاق دروغ
نوشته بود، اگر مرحوم طرزی خودش حیات میبود این نوشته احسان را میخواند حتمأ
گریه میکرد. برایم اکثر نوشته های احسان مایه تعجب بود که بک سویتست چهار آتشه ، چگونه راه را عوض کرده است، البته سوال که
سالهای در ذهن خودم بود در مورد احسان لمر حل شد.
من در رد نوشته های دروغ
های وی چیزی را نوشته بودم، گرچه وی با دروغ و چنین گستاخی جواب داده بود، من
با وی بگومگو نکردم. با دوری مرحوم و مغغور نوری صاحب از افغان-جرمن آنلابن تحریف و تخریب
شخصیتهای ملی حال و رجال گذشته کشور وسیعأ با نشر اتهامات ناروا از خطوط اساسی
نشراتی افغان- جرمن آنلاین بشمول دیکشینری جچرندیات آن گردیده است.
تنها احسان لمر نیست که نامهای همه را راست و دروغ در لست مشروطه خواهان کشور بشمول قاتیان شامل میکند و عقده های راسیستی را تبلغ میکند، عده دیگری نیز هستند، از جمله داکتر عبدالله کاظم روی عقده های شخصی مرگ پدر کلانش میر محمد هاشم وزیر مالیه دولت امانی که خزانه دولت امانی را دسبرد نموده بود، بمرگ خود وفات کرده است، شهید خطاب کرده، تاریخ کشور را مسخ میکنند. اکنون افغان جرمن آنلاین کتاب تاریخ نوشته کاظم که شماره نود و نهم آن را با دروغ و تهمت علیه نادر شاه شهید نوشته شده نشر می کند. من مجددأ در مورد رد نوشته ها و جعلیات تبلیغات راسیزم مستند نوشته ام برای نشر با نشریه وزین آریانا افغانستان فرستاده ام، امیدوارم نشر شود بخوانید. تشکر لالپوروال صاحب.
