دانشمند محترم داکتر صاحب اکبر یوسفی
تبصره اخیر تان از نظر محتوی و معلومات، چنانکه توقع میرود و ممثل درک اکادیک تان است، باید علمی پنداشته شود.
توضیح تان در مورد اصطلاح (جهان سوم ) برایم جدید و تنویر کننده بود
تشتت و تضاد های سلیقوی در نظریات هم وطنانی که خود را روشنفکر و صاحب نظر قلمداد میکنند، مرا به قول علامه صاحب افغانی می اندازد مشعر بر اینکه :(افغان ها اتفاق نموده اند که اتفاق نکنند) و یا هم به قول داکتر اقبال:
آن یکی اندر سجود، این در قیام
کار و بارش چون صلوة بی امام.
یکی ادعا میکند که قاتل و ترویست آزادی خواه و مشروطه خواه است، و دیگری هم در مقام مفتی و قاضی اعظم ، حکم صادر میکند که تمام این ادعا ها کاملاً علمی است!!!!!
در حالیکه که قتل و انسان کشی، آنهم روی انگیزه های سیاسی، با ارشادات اسلامی و شرع نبوی و هم حقوق جزاء در منافات و مبایت قرار دارد.
باز هم به قول علامه اقبال:
عجب این نیست که اعجاز مسیحا داری
عجب این است که بیمار تو بیمار تر است.
پناه به ذات پروردگار
مننه او کور ودان