امروز بعد از دیدن تبصره محترم حکیم به زبان انگریزی، به مطالعه مضمون جنرال «سید عبدالقدوس سید» تحت عنوان (نگاهی به حراج و مارشالی در افغانستان) در ویب سایت کلان و پیراخ افغان جرمن پرداختم. چنین معلوم میشود که این سید دو سره که خود را جنرال میداند، با فاصله گفتن از فرهنگ خودی و ملی، خود را بی فرهنگ معرفی نموده است.
استعمال بی لزوم و بی ضرورت اصطلاحات ایرانی در نوشته اش مانند حراج، ویژه، چالش، پژوهش، فرایند وغیره، دلیل فاصله گرفتن از اصطلاحات معمول و متداول وطنی، دلیل بی فرهنگی این سید دو سره و جنرال فراری است.
نمیدانم این آقا روی کدام دلیل خود راسید دو سره یا دبل سید ساخته است؟
مگر سادات دیگر مانند داکتر صاحب سید عبدالله کاظم خدای ناخواسته، نیمه و سید نا مکمل اند؟
ثانیاً این آقا که باید جنرال فراری باشد و دیگر جنرال نیست، چرا خود را جنرال برحال وانمود میکند؟
ثالثاً – این آقا که اعطاء مقام جنرالی و مارشالی را در تمام ادوارتاریخ معاصر کشور، لیلام و به اصطلاح ایرانی اش حراج میداند، چرا خودش را در زمینه مستثنی قرار داده و مستحق مقام جنرالی میداند؟
این جنرال فراری در مورد مارشال شاه ولی خان مینویسد:
وی در دوره امان الله خان بخدمت نظامی اشتغال داشت و سپس گویا او کابل را از تسلط امیر حبیب الله خادم دین رسوال الله فتح نموده بود.
و این ورود او به کابل در حالی بود که قوای امیر حبیب الله کلکانی در کابل چندان دست به مقاومت نزده کابل را ترک داده بسوی کوهدامن عقب نشسته بود.
.....بمنظور تقدیس و برجسته نمودن گویا فتح کابل توسط او و خوار شمردن حبیب الله کلکانی به عنوان یک شورشگر ....تبارز یافته بود.
در ادعاهای فوق الذکر این جنرالک فراری، نکات ذیل قابل تأمل است:
یک- این جنرالک و سید دو سره نگفته است که خودش برخلاف دیگران، چطوربه مقام جنرالی رسیده است و این عنوان و خطاب جنرالی از طرف کدام واکدار کشور برایش اعطاء و ارزانی شده است؟
دو- این جنرالک و سید دو سره نگفته است که در کدام جنگ اشتراک ورزیده، یا صرف در نتیجه نشستن پشت چوکی و ار تباطات زیر پرده اش، به مقام جنرالی رسیده است؟
سه- این جنرالک دو سره که دیگر جنرال چه که، یک بریدمن یا تورن هم نیست، در تاریخ نویسی نیز خود را جنرال دانسته و با بی حیایی و دروغگویی تمام مدعی است که بچه سقو (امیر حبیب الله کلکانی اش) چندان دست به مقاومت نزده، کابل را ترک داده به سوی کوهدامن عقب نشینی کرد!!!!!
چه دروغ بزرگ و کبیری!!!!
این جنرالک دیروزی و سید دو سره گفته میتواند که چرا بچه سقو بی ناموس (امیر حبیب الله کلکانی اش) در کابل چندان مقاومت ننموده و کابل را ترک داده بسوی کوهدامن عقب نشینی کرد؟
چهار- این جنرالک دیروزی فراری غرب نشین گفته میتواند، که اگر بچه سقو فرار کرده بود، چرا سپه سالار نادر خان بزرگ در حالیکه اهل بیتش در ارگ یرغمل سقویان بی ناموس، بود(مراجعه شود به تاریخ کاتب هزاره و دیگران) امر فیر توپ بر ارگ داد و با حیات اعضاء فامیلش بازی کرد؟ش
پنج- این جنرالک فراری که ستمی بودن و سقو دوستی اش مانند آفتاب روشن است، مدعی است که با اعطاء درجه مارشالی، به تقدیس شاه ولی خان و خوار شمردن بچه سقو (امی حبیبالله کلکانی اش) پرداختند.
استعمال کلمه تقدیس اگر از یکطرف بر بیسوادی این جنرالک فراری دیروزی، دلالت میکند از طرفی هم از جمله (خوار شمردن حبیب الله کلکانی به حیث یک شورشگر) معلوم میشود که این جنرالک فراری به اغتشاش بچه سقو و جرنیلان و کرنیلان بی ناموسش اعتقاد ندارد. یا به عبارت دیگر خواسته است مانند عناصر چپی و ستمی، تاریخ کشور را به ارتباط سقویان بی ناموس مسخ نماید.
راغی طالبی نظام وطن لره
گوره ستمیه ګرده ټینګه که
