مسکو بر افغانستان چنگ زد؟
جای شک نیست که مقاله هذا تحلیل علمی و سند معتبر در مورد مداخله نظامی شوروی در ماه دسمبر ۱۹۷۹ میلادی درافغانستان است. در مقاله مطالب با اهمیت در مورد حمله نظامی شوروی از اخبار آنوفت جهان درست درج گردیده است. آنچه در آن مورد علاوه میشود اینست، که نقش مهره های راسیستی داخلی ببرک کارمل که مانند شاه شجاع ثانی سوار تانکهای شوروی بکابل آورده شده بود، دامن زدن اختلافات داخلی توسط ببرک کارمل در افغانستان را براساس نظرات راسیرم مشهود است. ببرک کارمل و حلقه منحرف دور پیش او درجریانات سیاسی فرکسونبازی و توطیه نمودند، تا راه را برای مداخله نظامی را برای خارجیها درکشور مساعد ساختند.
اولأ : خود خودخواهی ها و تلاشهای مذبوهانه ببرک کارمل و شرکایش برای قرار گرفتن موقف در رأس قدرت سیاسی افغانستان، همانند آرزوهای پوچ و خائینانه داکتر حسن شرق، برهان الدبن ربانی، احمدشاه مسعود، گلبدبن حکمتیار، حامد کرزی، اشرف غنی و غیره پدیده شوم دیرینه بود که در چنبش چپ و راست افغانستان بخصوص در درون حزب دموکراتیک خلق افغانستان و تنظمهای "جهادی" بوده است، فعالیتهای ضد منافع ملی کشور در پنجاه سال اخیر زمیینه ساز مداخله قوای نظامی خارجی، و ورود تروریستهای بین ام را در کشور برابر کردند. در مرحله نخست تحربکات راسییتی ببرک کارمل، میر محمدصدیق فرهنگ، و برادرش میر قاسم رشتیا مشهور به "میر دروغ" در دهه دیموکراسی شاه بود، که زمینه هرج و مرج را در پارالمان و مطبوعات کشور برپا ساختند، این سیوه ماجرا جویی عملا مانع توشح قانون احراب توسط شاه در افغانستان گردیدند. در مبارزات سیاسی کشور رعایت قانون و منافع ملی افغانستان گردیده است.
ثانیأ : دامن زدن اختلافات فرکسونی توسط ببرک کارمل در درون حزب دموکراتیک خلق افغانستان، باعث قتل میر اکبر خیبر یکی از رهبران طراز اول ح. د. خ. ا گردیده، زیرا خیبر مخالف سرسخت عجله گرفتن قدرت ح. پ. خ. ا. در افغانستان بود.
ثالثأ : طراح اصلی داستانهای جعلی و پوف کردن تبلیغات دروغ ببرک کارمل بگوش رهبران حزب کمونیست شوروی تبلیغ میکرد، که حریفش حفیظ الله امین جاسوس سی. آی. ای. است. با گذشت (۴۲) چهل ودو سال از هجوم قوای نظامی شوروی سپری شده است، تا کنون هیچ سند در مورد جاسوسی حفیظ الله امین برملا نشده ایت که امین جاسوس سی. آی. ای افشا نشده، دلالت صریح اتهام دروغگویی از طرف کارمل علیه امبن است.
رابعأ : آخرین سند خیانت انکارناپذیر نهایی ببرک کارمل در مخالفت با پلان صلح سازمان ملل متحد و اتحاد خاینانه کارمل با برهان الدین ربانی و شورای نظار همکار وی در سازمان کا. جی. بی. استخبارات شوروی است، که زمینه جنگ داخلی را در افغانستان فراهم ساختند.
