تاریخ امروز:

نظرات نشر شده

تاریخ

2024-06-23T22:00:00Z

اسم

الله محمد

محل سکونت

آلمان

تبصره

​دوستان گرامی!

با عرض ادب.

توجه تان را به چند مطلب در ارتباط نوشته اخیر  محترم  فواد ارسلا می خواهم:

نامبرده در نوشته خود می نویسند:

"بعد از نشر مقالات محترم نجیب داوری در ارتباط به دلایل  اصلی مثل  پلان  کانال قوش تپه و استفاده مشروع افغانستان از آبهای دریای آمو در مقایسه به اتهام کهنه و ضعیف صمد غوث که عصبانیت رئیس جمهور داود در مقابل برژنف را سبب خشم شوروی و عواقب آن عنوان میکردند، یکبار دیگرمباحث تحلیل منطقی و مستند و مباحث احساساتی و افترا در مورد آن دوران از سر گرفته شده است. "

در تینجا نوشته محترم ارسلا متوجه بنده بوده که    بدون احساسات موضوع را برای  محترم داوری ذکر نمود ام، یعنی نوشته ام قبل از همه باید موضوع حصه آب افغانستان با دولت شوروی انوقت از نگاه حقوقی حل می گردید،  زمانی از انها تقاضا به عمل امده بود تا طرح تخنیکی این پروژه را تمام نمایند. اینک اقتباص قسمت از دیالوگ :

 محترم داوری بعد از تبصره بنده بالای مقاله شان  می نویسد : 

"و بخاطر مباحثه و آشکار شدن بیشتر حقایق در زمینه سوالاتی را مطرح کرده ائید. "

 بنده برایشان نوشتم:

"هرگاه تبصره بنده دقیق مطالعه گردد در آن سوالء را طرح نه نموده ام.، بلکه از نگاه منطق موضوع جریان را تجزیه و تحلیل نموده ام. "

بعد از تبصره بنده بالای مقاله نامبرده که می بایست موضوع حق ابه افغانستان در قدم اول لا اقل همزمان با تقاضای طرح تخنیکی استفاده از آن  با دولت شوروی بحث می شد وی برایم می نویسندکه:

"   شاید افغانها فکر میکردند که روسها در امر بهره برداری از آب دریای آمو با آنها سرمناقشه را باز نکنند. " 

خواننده با فهم درک می نماید که این "شاید" در سطح یک دولت به کدام سویه بی معنی است. دوستان گرامی حتماٌ همهء بحث و تحلیل و تجزیه بنده را خوانده باشند که اضافه نوشتن ضیاع وقت است، که خارج از هر نوع احساسات را نشان می دهد.  در نوشته های بنده اصلاٌ احساسات وجود ندارد و اگر دارد همان نقطه باید بر جسته گردد، بلکه منطقی افکار درون مقاله را بررسی نموده ام. 

محترم ارسلا  می نویسند:"  یکبار دیگرمباحث تحلیل منطقی و مستند و مباحث احساساتی و افترا در مورد آن دوران "

یعنی باید قبول نمایم   که مباحث انها منطقی و مستند است و از دیگران احساسات و "افترا". 

افترا معنی دروغ را می دهد. بنده ضرورت به دروغ گفتن را ندارم و جای دروغ گفتن هم نبود، زیرا بنده نوشته های مقاله را تجزیه و تحلیل نموده ام. هر گاه همان قسمت "افترا" را می نوشتن بهتر بود تا معلوم می گردید. چون  قدرت رد منطق استدلال را در تبصره ندارند انرا   " افترا" مهر می زنند ،  یعنی در نهایت خود محترم در مقاله حاضر خود "افترا" نوشته است. چنین انسان ها می خواهند خواننده ها را درس بدهند و سیاست اقتصادی دولت شوروی را برای ما انجا توضیح نمایند. 

 بنده از تبصره و بحث اضافی بالای موضوع صرف نظر نموده اما خداوند محترم داکتر خالدی را خیر بدهد که با معلومات ها و تجارب علمی که داشتند همزمان با صرف نظر نمودن  بنده از تبصره بی موجب تبصره نمودند که:

" هیچ خطری از آن در آبیاری زمینهای زراعتی از بکستان و ترکمنستان اتخاد شوروی متصور نبود." 

به اساس تبصره بالا موضوع آب مشکل اساسی  در مشاجره 1977 مسکو  بوده نمی توانست ،  بلکه محتویات صحبت ماه اگوشت 1976 بین مرحوم داود خان و مرحوم کسینجر یعنی اقدام به تغیر سیاست داخلی و  خارجی  بعد از سه سال انقلاب و یا کودتای سرطان که در آن به وضاحت معلوم می گردد، که دولت شوروی اعتماد و اعتبار اولیه خود را باید از دست  داده باشند. 

با وجودیکه بنده سالیان قبل بالای این مصاحبه تبصره نموده ام که  جانب افغانی در یک سطح پاهین با امریکاییان بر خورد دارد، اما  لازم می دانم چند نقطه را توضیح نمایم. 

  در قسمت اقتصادی خواننده گان اگر به ملاقات مراجعه کننددیده می شود که  به صورت واضع جانب افغانی کچکول یعنی دهن  را باز نموده و می گوید بپرداز .نشر این اسناد نشان می دهد که به کدام سویه   افغانستان توسط رهبران آن،  گاه به امریکا 1976 و گاه به شوروی  1977   بدون اینکه  متوجه گردند خود و کشور را حایل به کشمکش های بین المللی می نمایند که در نهایت سر نگونی را با خود می آورد. 

  قسمت بسیار کم مذاکره  طور مثال در ساحه امنیت/اگوست 1976:  

"داود: من میخواهم اضافه کنم که در منطقه ای ما انواع مختلف منافع و ایدیالوژی ها با یکدیگر در اختلاف  هستند ، و زمانی که این منافع و ایدیالوژی ها مختلف با یکدیگر در تماس میشوند همیشه مشکلات  بوجود می آید. بنا ًء من فکر میکنم توانائی های که شما در اختیار دارید به مراتب بزرگتر و کاملتر از وسائل و توانائی های که ممالک کوچک در اختیار دارند. "

"کیسنجر: از آنجائی که این بهتر است که در مورد این موضوع در موقعی بحث کنیم که من خودم اینجا هستم ، به عوض این که از طریق تیلگرام وغیره ، شما از همه زیاده تر در مورد کدام خطر مشخص پریشان هستید- تهاجم و حمله به خاک شما؟"

کیسنجر در هوا متوجه موضوع شده و چون قدرت سیاسی پکت وارسا به رهبری شوروی  را دقیق می دانست، نمی خواست موضوع درز پیدا نماید که موضوع تلگرام و غیره را طرح می نماید.  کیسنجر  باید عاجل    دعوت  شده باشد تا تغیر جهت سیاست کشور برایش اعلان گردد.   

"داود: من فکر نمیکنم تجاوز از خارج کدام چیزی باشد که به وقوع بپیوندد . ما ترسی در آن مورد نداریم ،"

ادامه گفتار:

"مگر در مورد چیزی که پریشان هستیم خرابکاری از داخل میباشد. ما با همسایگان خود روابط خوب داریم و در این موقع کدام ترس از تجاوز همسایه ها را نداریم.  ...   اگر خطری را برای مملکت ما احساس کردند ویا دیدند لطفا  به زودترین فرست ممکنه ما را اطلاع  بدهند. "

قسمیکه معلوم می گردد  در مدت سه سال حکومت  مرحومی فعالیت های عمیق سیاسی در برابرش  وجود داشته است. به نظر بنده امریکا یی ها به مشکل می توانستند وی را کمک نمایند. با وجودیکه کیسنجر اماده کی شان را غرض کمک در زمینه ارایه می دارند . کیسنجر می فرماید:

"   اگر من تذکرات جناب رئیس جمهور را درست فهمیده  باشم هردو خطرات امنیتی داخلی و خارجی را در بر میگیرد. "

"داود: بلی هردو خارجی و داخلی."

به نظر بنده در اینجا موضوع کاملاٌ روشن می گردد و این سند مذاکره به هر طریق بوده باشد باید بدست دولت شوروی و حتی به گوش مخالفین داخلی وی رسیده باشد. یعنی دولت شوروی حتماٌ علاقمندی شدید به این داشته تا محتویات این مذاکره را بداند. حتی می توان بر خورد  1977 مسکو را از شکم همین مذاکره بیرون نمود. دولت شوروی که از زمان صدارت مرحوم داود خان به همکاری های نظامی و اقتصادی به کشور مشغول بوده اند در اینجا از هر نگاه خود را متضرر می دانسته اند و مخصوصاٌ سیاسی   در   شرایط به اصطلاع جنگ سرد بین دو ابر قدرت انزمان. 

نفس را بعد از این در سوختن افسانه می سازم

چراغی روشن از خاکستر پروانه می سازم


بیدل 

   

کشور

http://www.arianafghanistan.com/FotoGallary/CountryIcons/DE.png
ساخته شده در 24.06.2024 17:11 توسط  
آخرین اصلاح در 24.06.2024 17:48 توسط 1073741823