خطاب به یونس نام، نامبدل و برقع پوش!
در نظر داشتم مطالبی به ارتباط سؤال هایت در مورد مضمون منتشره ام در جریدۀ افغان ملت در دورۀ دهۀ دیمکراسی و مقام سلطنت و موضوعات مربوط تحریر دارم، ولی با در نظر داشت اینکه مناطقه و استدلال با یک شبه نقابدار و برقع پوش و ترسو و جبون و فاقد موجودیت تحت نام «یونس»، کاری است بیهوده و عملی است، غیر خردمدانه.
کسی را که از ابراز هویت و شخصیت خود، واهمه و هراس و ترس، و احیاناً شرم و عار دارد، در سطح محاجه و کنگاش و نجوا قرار دادن، به جز ضیاع وقت و قایل شدن به همچو ذوات لایشعر و جبون و فاقد اتکاء به نفس، چیزی دیگری نیست، در غیر آن همچو بقه ها، خود را در ردیف ماران و اژدها فکر میکنند، که گویا چیزکی هستند و مانند کرمک شب تاب گاهی در پر و بالش فروغی هست، و فروغ کرمکی خود را در موازات اشعۀ تابناک ماه چهارده می پندارند.
نفخ پرانی در اختفای هویت و شخصیت و سنگ پرانی در تاریکی شب، کارخسان و ذوات فرومایه و خفاشان جبون است و بس.
آیت فرقانی مشعر است که:
لعنت الله علی الکاذبین و همچنان منافقین