تاریخ امروز:

نظرات نشر شده

تاریخ

2024-04-25T22:00:00Z

اسم

حسیب الله

محل سکونت

آلمان

تبصره

​پس از سلام مجدد به همه,

موضوع: کنفلیکت تاریخنگاران محترم ما

در این قسمت یک مکث مختصری به "منبع" و یا "مآخذ" قسمت پنجم مقالهٔ جناب محترم داکتر صاحب سیدعبدالله کاظم صورت می گیرد, که بتاریخ 25 اپریل 2024م. با کمیت شش صفحه و دادن یک "منبع" به نشر رسیده است!

جناب محترم داکترصاحب کاظم در مقالهٔ شش صفحه ئی جناب ایشان, یک کتابی را, تاکید می کنم فقط و فقط یک کتابی را به ما به حیث "منبع" ذکر می کنند, که آن کتاب در زمان حکومت آقای حامدکرزی در سال ١٣٩٠ در کابل به چاپ رسیده است!

- یعنی سند, مدرک, منبع و مآخذ جناب محترم کاظم فقط و فقط همان یک کتاب است.

از نگاهٔ "تحقیق منابع" و "تاریخنگاری علمی" سوالاتی که در ارتباط یک "منبع"; و یا در اینجا در ارتباط همین یک "منبع" موجود بوده می توانند, میتوانند بیشتر از این باشد, که من به چندی از آنها اشاراتی را متوجه می سازم:

١. ما را جناب محترم داکترصاحب کاظم در اینجا با یک نوع کتابی مواجه ساخته است و در ضمن ایشان می فرمایند, که این کتاب چاپ شده در زمان حامدکرزی (١٣٩٠), کتابی است از تاریخنویسی سزشناس مرحوم کاتب هزاره; سوال اول در این رابطه این است, که, چگونه میتوانیم ما از نگاهٔ علمی مطمئن باشیم, که این کتاب واقعا از مرحوم کاتب هزاره است و واقعا به خط وی نوشته شده است؟

زیرا چند سال قبل در مورد جلد دوم کتاب غبار نیز در مطبوعات کشور, آواز ها و آوازه های به مشاهده می رسیدند, که گویا "جلد دوم تاریخ غبار" را خود غبار ننوشته است, بلکه به نام غبار و به حیث جلد دوم کتاب تاریخ وی نوشته شده است, اما در اصل جلد دوم تاریخ غبار نوشتهٔ خود وی نیست; من راجع به صحت و سقم این موضوع نمیدانم, فقط چیزی را بازگو نمودم, که گفته می شد!

٢. در طول تاریخ جهان, وقایع زیادی وجود دارد, که, کتابی را به نام فردی دیگر, که معمولا این فرد دیگر, از سرشناسان بوده است, منتشر کرده اند! به نظر من, نادیده گرفتن این موضوع, حتی میتواند یک نوع "سطحی نگری" نیز پنداشته شود. زیرا از دیدگاهٔ "علم تاریخ" و سنجش احتمالات بدور بوده نمی تواند, که شاید فردی, با اغراضی که ممکن است برای ما قابل شناسائی باشد, یا نباشد, برداشت های درست یا نادرست و حتی تحریفات و جعلیات خود را نوشته و کتاب را به نام فردی دیگری منتشر کند! چنین یک "ساخته کاری" میتواند هم از جانب گروهی, از جانب استخبارات یک کشور دیگری نیز انجام یابد!

٣. سؤال از جناب محترم داکترصاحب کاظم در ارتباط کتابی که ایشان ما را در این بخش پنجم مقالهٔ شان مواجه ساخته اند, این است, که, چه چیزی, یا چه چیز های جناب محترم داکترصاحب کاظم را مطمئن ساخته است, یا مطمئن می دارد که این کتابی که در زمان حامد کرزی در سال ١٣٩٠ در کابل بنشر رسیده است, واقعا به قلم شخص مورخ سرشناس کشور مرحوم کاتب هزاره نوشته شده باشد؟

یعنی: از نگاهٔ تاریخنگاری علمی, انتساب کتاب به "صاحب کتاب" تا چه حد معتبر و قابل اعتماد است؟

٤. خوب گیریم, که هر گاه نظر به سنجش احتمالی, واقعا, مرحوم کاتب هزاره این کتاب را نوشته اند, در آنصورت ناقل نهائی اظهارات متن و یا متون این کتاب هم یک فرد است, یک شخص است, که نمی تواند شاهد عینی این همه واقعات بوده باشد; به عبارت دیگر در آنصورت هم, فقط و فقط یک فرد, یک شخص, بدون ذکر هیچ سندی, بدون دادن هیچ مدرکی, بدون دادن هیچ منبع و مآخذی, موضوعات و وقایعی را اظهار نموده و یا گزارش داده است, که به حیث یک فرد, به حیث یک شخص در همهٔ آن همه وقایع و حوادث, به حیث شاهد عینی تشریف نداشته است; این چه قسم امکان دارد؟

گر چه جناب محترم داکترصاحب کاظم در مقالهٔ شان ذکری خیری در این رابطه نموده اند, که, جناب محترم مرحوم کاتب هزاره, شش سال پس از این همه وقایع و حوادث همه چیز را به چشمان خودش دیده است و بگوش های خودش شنیده است; اما چطور چنین چیزی ممکن بوده می تواند؟

به عبارت دیگر: از نگاهٔ علم تاریخ و تاریخنگاری علمی فقط و فقط همین یک کتاب به حیث "منبع" , آنهم یک "منبعی" که بعضی افراد سند, یا حتی میتوان گفت که اکثر افراد سند, ناشناخته و مجهول اند, نمیتوان آنرا "تاریخنگاری علمی و معتبر" شمرد; یعنی منبع نظر به اینکه "اکثر افراد سند نا شناخته اند" نمیتواند یک "منبع معتبر علمی تاریخی" محسوب گردد, زیرا یک خبر غیر معتبر ارزش علمئی ندارد, که بتوان آنرا بنا جهت ادعا های بعدی قرار داد!

از دیدگاهٔ تاریخ علمی: ناقل نهائی خود شاهد عینی همه این وقایع و حوادث نبوده است, افراد و اشخاصی که این وقایع و حوادث را برای وی به اصطلاح "قصه کرده اند", "شرح داده اند", گفته اند" و یا نوشته اند" که ها اند؟ یعنی در متن این همه افرادی که شاهد عینی وقایع و حوادث مذکور در متن اند, ناشناخته اند!

خلاصه: کدام میتود های علم تاریخ و تاریخنگاری علمی ما را مطمئن می سازند, که فرق و تفاوت میان بطور مثال "یک قصهٔ تخیلی", "یک افسانه", "صحنه های از یک داستان تخیلی کوتاه", "یک رمان" و یا یک "ناول" را از "تاریخنگاری علمی" متوجه شویم؟

زیرا در اصل باید که بین "افسانه سرائی های جذاب" و تاریخ علمی وقایع و حوادث, باید که تفاوت های و فرق های باشند, که ما در پی آموزش آنیم.

ادامه دارد

ومن الله التوفیق

با تقدیم احترامات فائقه

حسیب الله

کشور

http://www.arianafghanistan.com/FotoGallary/CountryIcons/DE.png
ساخته شده در 26.04.2024 14:22 توسط  
آخرین اصلاح در 26.04.2024 21:51 توسط 1073741823