سرانجام فرصتی دست داد تا مقاله تحت عنوان « آرنیت: حقیقت و سیاست» از قلم محترم دوکتور یوسفی را که متنی عمیق و تأمل برانگیزی است و به موضوع حیاتی و پیچیده حقیقت و سیاست می پردازد از نظر بگذرانم. این کار را بلافاصله پس از مطالعه آخرین کامنت ایشان در ستون نظرسنجی ها انجام دادم.
دوکتور یوسفی در این مقاله با طرح پرسش های اساسی و ارجاع به اندیشمندان بزرگ، ما را به تفکر در باب رابطه این دو مفهوم دعوت می کند.
از نکات برجسته این نوشته، توجه به تفاوت میان «حقیقت تعقل» و «حقیقت واقعیت» است که به درستی بر اهمیت آن در حوزه سیاست تأکید شده است. همچنین، اشاره به خطر نادیده گرفته شدن یا تحریف حقایق واقعی در دنیای سیاست و تأثیر آن بر جامعه و سرنوشت انسان، بسیار قابل تأمل است.
ارجاعات به کانت و اسپینوزا مبین عمق دانش نویسنده و تلاش او برای بررسی این موضوع از دیدگاه های مختلف فلسفی است. مثال ترتسکی نیز به عنوان نمونه ای بارز از چگونگی دستکاری واقعیت ها در دنیای سیاست مطرح شده است.
در نهایت، نویسنده با طرح این پرسش که آیا در دنیایی که حقیقت و سیاست در تقابل با یکدیگر قرار گرفته اند، میتوان به عدالت و آزادی دست یافت، خواننده را به تفکر وامیدارد. این متن در واقع دعوتی است برای تفکر بیشتر در مورد نقش حقیقت در زندگی سیاسی و اجتماعی ما.
با تشکر از دوکتور یوسفی محترم برای این نوشته ارزشمند.
احمد آریا